نام پدر: عباسعلی
محل تولد: استان خراسان رضوی
شهرستان: فیروزه
تاریخ تولد:1343/08/25
تاریخ شهادت: 1364/06/18
محل شهادت: استان سیدکان عراق، شهرستان/ بخش: سیدکان عراق، منطقه: سیدکان عراق
سن: 21 سال
شغل: سرباز
تحصیلات: پنجم ابتدایی
وضعیت تاهل: مجرد
تعداد شهید از یک خانواده: 1
محل گلزار: استان: خراسان رضوی، شهرستان/بخش: فیروزه، مرکزی فیروزه، نام گلزار: امان آباد
محل تولد شهید:
عملیات منجر به شهادت:
ارگان اعزام کننده:
اسکن کنید!
محتوای توصیفی از شهید
شهید رحمان امان آبادی یکی از جوانان پرشور توانا و با صداقت روستای امان آباد نیشابور است. شهری که از عمری طولانی برخوردار است. شاید به راحتی بتوان گفت هزاران سال . بنابراین این شهر با قدرت تاریخی که دارد چونان پیری است که در طول عمر خود خاطرات زیادی را به همراه دارد و در طول این سالها جوانان سلحشور خود را به یاد دارد. اما این باز این پیر سالخورده خاطره شگرفی را از این جوانان و دلاوری هایشان به ذهی سپرده است . جوانانی که همچون گذشتگان با اخلاق و صمیمی صادقانه جان برکف دست نهاده و انرا برای سرافرازی میهن خود حاضرند فدا کنند اما تفاوتی که این خاطره با آنچه از گذشته در ذهن نیشابور سالخورده وجود دارد. در این است که جوانان این دوره با نیتی قلبی که حاکی از رسوخ ایمان در ذهن و روح ایشان است لباس رزم برتن کرده اند. جوانانی نظیر رحمان امان آبادی که نه تنها برای دفاع از مرزهای ظاهری میهن بلکه برای حفظ ارزشها و اصول اسلامی و باری بت شکن خود به این مهم دست زده اند تا به جهان و جهانیان از خونتان بیرق و نمادی در دفاع از مظلومیت تاریخ در برابر استبداد و ستم بسازند شهید رحمان امان آبادی در حالی که به جمع نیروهای مقتدر ارتش جمهوری اسلامی پیوسته بود در تاریخ ۱۸٫۶٫۱۳۶۲ در جبهه شمال غرب به صف شهیدان راه حق پیوست و ایشان راهی بهشت سرمدی شد.
تاریخ دفاع مقدس را جوانانی رغم زدند که از جای جای این میهن عزیز گرد هم جمع شدند تا در مقابل دشمن تا بن دندان مسلح بایستند و از تمامیت ارضی کشورشان در مقابل تمام دنیا دفاع کنند که ایستادند و دفاع کردند و دشمن متجاوز را به عقب راندند. یکی از این افتخار آفرینان رحمان است که در اواسط پاییز سال ۱۳۴۳ در کانون خانواده امان آبادی شکوفه زد. فقر مادی که در دهه ۴۰ بر جامعه ایرانی چنبره زده بود مانع از تحصیلات بیش از ابتدایی رحمان شد ولی در همان فضای کوچک روستا در مجالس وعظ و روضه یاد گرفت که تن در دهنده به ظلم مثل سالم منفور است و آموخت که حب الوطن من الایمان ، و فرار گرفت که چگونه باید از ارزشها دفاع کرد تا سر حد جان.
ایام جوانی رحمان مصادف بود با جنگ تحمیلی استکبار علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی او چگونه میتوانت آرام بگیرد علی رغم اینکه به علت فوت پدر از ۱۲ سالگی سرپرستی خانواده را به عهده گرفت و با کارگری خرج مادر سالخورده اش را تامین می کرد ولی نتوانست در شهر و دیار خود بماند در حالیکه همسالان او جان شیرین در کف اخلاص در جبهه های نبرد با دشمن متجاور میجنگیدند لباس خاکی سربازی وطن را در سال ۱۳۶۳ بر تن کرد و دوشادوش رزمندگان ارتش در منطقه شمال غرب کشور به مبارزه با اشرار پرداخت و پس از خلق حماسه های جاوید بسیار در یک عملیات نمودی به آنان و آرزوهای قلبش که همانا غلتیدن در خون خود و شهادت در راه خدا بود رسید. ۱۳۶۴٫۶٫۱۸ روز پیوستن اوست به کاروان شهیدان راه خدا که اهالی روستای اسان آبادی آن روز را هرگز از خاطر نمی برند.
محتوای دیداری از شهید
با کلیک بر روی هر عکس می توانید عکس را در نمای بزرگتر مشاهده نمایید.
عکس گلزار شهید
با کلیک بر روی هر عکس به نرم افزار نمایه سازی متصل شده و اطلاعات کامل عکس را در آنجا مشاهده خواهید کرد.