خانه » لیست شهدا » شهید حسین دهنوی

کد شناسایی شهید 1307453

شهید حسین دهنوی

اطلاعات شخصی و شناسنامه ای شهید حسین دهنوی

نام پدر: مراد

محل تولد: استان خراسان رضوی

شهرستان: نیشابور

تاریخ تولد:1333/01/03

تاریخ شهادت: 1360/11/18

محل شهادت: استان خوزستان، شهرستان/ بخش: بستان، منطقه: تنگه چزابه

سن: 27 سال

شغل: پاسدار

تحصیلات: ششم نظام قدیم

وضعیت تاهل: متاهل

تعداد شهید از یک خانواده: 1

محل گلزار: استان: خراسان رضوی، شهرستان/بخش: نیشابور، مرکزی نیشابور، نام گلزار: بهشت فضل

محل تولد شهید:

عملیات منجر به شهادت:

ارگان اعزام کننده:

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

اسکن کنید!

محتوای توصیفی از شهید

حسين دهنوی فرزند مراد و بتول در سوم فروردين سال 1333 در روستای دهنو از توابع شهرستان نيشابور چشم به جهان شود  پدر و مادرش علاقۀ زیادی به ائمه اطهار داشتند به همين خاطر نام او را به نام اباعبداللّه الحسين ، حسين گذاشتند .  کودکی پر جنب و جوش بود . دوره ابتدای را در مدرسۀ دهنو در سال 1353 به بايان رساند . در سال اول ابتدایی پاد رش از دنيا رفت .  چون پدرش را از دست داده بود به مادرش علاقۀ زیادی داشت . سفارش میکرد كه مواظب او باشند .  اوقات بیکاری به مسجد میرفت و در کارهای کشاورزی به خانواده اش كمك می كرد . از همان کود كی علاقه زیادی به امام حسين (ع) داشت . در مراسم سينه زنی عاشورا و تاسوعا شركت می كرد. بسیار دلسوز و مهربان بود . اگر همسایه ای مشکلی داشت آن را  حل می كرد میگفت از حال همسايه نبايد غافل بود .خدمت سربازی را در شیراز گذراند  زمانی که خدمت سربازی را به پایان برد در جریانات انقلاب قرار گرفت و به انقلاب علاقمند شد. در تظاهرات شرکت میکرد.  می گفت «خدا کند امام هرچه زودتر به ایران بیایند و ما را از این بدبختی نجات دهند. مردم حرف او را درست متوجه نمی شدند به او می گفتند: «امام زمان را میگوئی؟  در راهپیمائیها شرکت میکرد اگر مجروحی بود تلاش می کرد که او را به بیمارستان منتقل کند.  مردم را برای تظاهرات دعوت میکرد و خودش در صف جلو پا برهنه حرکت می کرد.  در زمان ورود امام به ایران با تعدادی از دوستانش برای استقبال از ایشان به تهران رفت او علاقه زیادی به امام داشت بطوری که پول نداشت اما وام گرفت و به پیشواز امام رفت در سال ۱۳۵۶ و در سن ۲۲ سالگی با خانم شهربانو خادم پیمان ازدواج بست که مدت زندگی مشترک آنها ۴ سال و ثمره ازدواج آنهادو دختر به نام سمانه و فاطمه میباشد که به ترتیب در سال ۱۳۵۸ و ۱۳۶۰ متولد شدندهمسر شهید میگوید به فرزندانش بسیار علاقه داشت. آنها رابه رستگاری دعوت میکرد و میگفت «نماز» را سر وقت بخوانید وازخدا بترسیدهمیشه اول او سلام میکرد حتی زمانی که فرمانده بودمحمد علی دهنوی – دوست شهید – میگوید: «هر وقت تصمیم میگرفتم که زودتر از او سلام کنم نتوانستم لم اسلام کردن همیشه جلو بود

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با تشکیل کمیته و سپاه وارد این نهاد شد و فعالانه مشغول به خدمت شد. او جزء فعالترین افراد سپاه بود. آرام و قرار نداشت حتی زمانی که موقع استراحتش بود میگفت: ما وارث خون هزاران شهید به خون غلطیده هستیم ما رسالت سنگینی بر دوش داریم باید همچون آنها کار کنیم و همانند آنها به شهادت برسیم.

منافقين و ضد انقلاب بارها و بارها قصد ترور او را داشتند ولی موفق نمی شدند. حتی به او گفته بودند لباس سپاهی را از تنت بیرون بیاور و گرنه تو را میکشیم در جواب به آنها می گفت: «چه افتخاری بالاتر از اینکه در راه خدا قدم بر میدارم و خالصانه تلاش میکنم اگر مرا بکشید. من قربانی راه اسلام و امام هستم و لباس سپاهيم كفن من خواهد بود.

او آنقدر فعال و با ایمان بود که در سپاه به چریک سپاه معروف بود و هرکس میخواست بهترین فرد را در سپاه معرفی کند میگفتند: دهنوی چریک سپاه است.  از اولین روزی که بسیج در نیشابور تشکیل شد. او به عنوان مربی به آموزش بسیجیان پرداخت.  با شروع جنگ تحمیلی جهت دفاع از اسلام و انقلاب به جبهه های حق علیه باطل شتافت

در سال ۱۳۵۹ به جنگ اعزام شد.  مسئول آموزش رزمندگان بود  فرمانده گردان نیز بود. در پشت جبهه مسئول آموزش نیروهای بسیجی بود.  به روستاها می رفت و برای جبهه نیرو جمع میکرد و به آنها آموزش میداد.  حسین دهنوی تقدس و اهمیتی برای کلاسهای آموزشی خود قائل بود و همیشه با وضو و غسل در سر کلاسهای آموزشی حاضر می شد.

هنگامی که خواهر شهید او را از رفتن به جبهه منع کرد. بسیارناراحت شد و گفت: «شما باید مردم را تشویق به جبهه کنید نه اینکه جلوی رفتن مرا بگیرید

او جوانان را برای رفتن به جبهه تشویق میکرد میگفت: «جبهه هارا خالی نگذارید

مسئول آموزش سپاه بود چون در سپاه به وجود او نیاز بود به او اجازه رفتن به جبهه را نمی دادند بسیار التماس و خواهش کرد حتی سرش را محکم به در کوبید که مافوق او اجازه رفتن او را داد. (۳۹) با نیروهای تحت امر خود با مهربانی رفتار میکرد و همه را شیفته خود کرده بود. محمد علی دهنوی میگوید در پادگان آموزشی با نیروهای آموزش برخورد نزدیک داشت نیروها شیفته او بودند. زمانی که نیروهای آموزشی سپاه عازم جبهه بودند او قصد رفتن به منطقه جنگی را داشت که با مخالفت مسئولین مواجه شد. او جلوی ماشین دراز کشید و گفت: «اگر به من اجازه رفتن ندهید باید ماشین از روی منرد شود. با اینکار توانست اجازه را از فرمانده سپاه بگیرد

حسین دهنوی در تاریخ ۱۳۶۰٫۱۱٫۱۸ در چزابه بر اثر سوختگی تمام بدن به درجه رفیع شهادت نائل گردید

یاد و نامش گرامی باد

محتوای دیداری از شهید

با کلیک بر روی هر عکس می توانید عکس را در نمای بزرگتر مشاهده نمایید.

عکس گلزار شهید

تکمیل اطلاعات

در صورتی که در اطلاعات این صفحه خطایی مشاهده می کنید و یا قصد اضافه کردن اطلاعات جدید به این صفحه را دارید لطفا از طریق فرم زیر به ما اطلاع دهید. با تشکر
برای ارسال عکس و خاطره لطفا از داخل سایت ثبت نام و از بخش پنل کاربری اقدام نمایید.
  • این گزینه در صورتی که کاربر وارد وب سایت شده باشد نشان داده خواهد شد.
  • فایل ها را به اینجا بکشید
    انواع فایل های مجاز : jpg, gif, png, mp4, mp3.
    فرمت های مجاز jpg, gif, png,mp4,mp3