نام پدر: رمضانعلی
محل تولد: استان خراسان رضوی
شهرستان: فیروزه
تاریخ تولد:1322/12/15
تاریخ شهادت: 1365/10/30
محل شهادت: استان خوزستان، شهرستان/ بخش: خرمشهر، منطقه: شلمچه
سن: 43 سال
شغل: پاسدار
تحصیلات: ابتدایی
وضعیت تاهل: متاهل
تعداد شهید از یک خانواده: 1
محل گلزار: استان: خراسان رضوی، شهرستان/بخش: فیروزه، مرکزی فیروزه، نام گلزار: سرده
محل تولد شهید:
عملیات منجر به شهادت:
ارگان اعزام کننده:
اسکن کنید!
محتوای توصیفی از شهید
وصیتنامۀ شمارۀ 1
بسم رب الشهداء و الصدیقین
… خدمت برادر مهربانم سلام عرض می کنم . خانواده تان را سلام می رسانم . کلیۀ خانوادۀ خودم و همسرم را سلام می رسانم … ضمن سلام بر شما و درود و سلام بی پایان من بر امام امت خمینی کبیر و تمام شهدای صدر اسلام تا … شهدای کربلای ایران و بعد به شما توصیه می کنم و تذکر می دهم هر چند که وجود این جانب برای شهید شدن ناقابل است باید به عرض برسانم اگر چنانچه شهادت نصیب بنده و باعث افتخار شد عزیزانم ! مبادا ناراحت شوید و یا این که صورت های خود را بخراشید که دشمن شاد می شود .
من به هیچ وجه راضی نیستم که برای بنده گریه و زاری و یا عزا بر پا کنید . از عوض تعزیه داری به تمام ملت قهرمان ایران در مجلس خوش آمد بگویید و عوض گریه شیرینی بدهید به میهمانان و خیلی خیلی مهمان نوازی کنید و همچون کوه در مقابل مصائب ها بایستید .
و شما فامیل های عزیزم ! مردان ، حسین وار و زن ها قهرمانانه زینب وار کاخ ظلم و ستم و استبداد و جور بر هم کوبیده و دهان یاوه گویان و منافقین را مشت محکمی بزنید و … ابداً احساس ناراحتی به خودتان راه ندهید و از شما و فرزندانم استدعا دارم امام امت ، حسین زمان را تنها نگذارید و راهم را که راه اسلام است ادامه دهید … جان شما و جان امام امت .
و شما را به خدا می سپارم و از کلیۀ فامیل ها و دوستان و اهالی سرده از خرد و بزرگ اظهار حلالیت و رضایت از بنده را بنمایید . به امید پیروزی اسلام و تمام مسلمین جهان .
خداحافظ تاریخ 1/12/60
وصیتنامۀ شمارۀ 2
… به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و درهم کوبندۀ ستمگران و به نام پیامبران مخصوصاً محمد مصطفی (ص) رسول خدا و دوازده نور پاک . و به نام پاکیزه ترین خانم و بی بی عالم فاطمۀ زهرا (س) و به نام نایب بر حق امام زمان (ع) ، امام خمینی که به پیروی از اجداد طاهرینش ما را از زیر ظلم و ستم و فساد رهایی بخشید و به حق خون تمام شهدا و به حق ناله های پدران و مادران و فرزندان داغدیده از باریتعالی خواهانیم پیروزی نهایی نصیب رزمندگان گردد .
برادران و ملت رزمنده و شهیدپرور ایران ! چون این جانب فرصت پیدا کرده ام که در دشت کربلاهای ایران ، اگر لیاقتی بود ، دینم را به اسلام و مسلمین ادا کنم . اگر برگشتم که هیچ و اگر شهادت نصیبم شد چون آرزوی قلبی من است چند جمله وصیت می کنم :
1- دست از دامان امام و اسلام بر ندارید . اگر چنان شود ، بر سر ما آن خواهد آمد که به سر کوفیان آمد . 2- برای بقاء عمر و سلامت امام دعا کنید . 3- نگذارید عده ای فرصت طلب ، خون شهدا را پایمال کنند . 4- ظلم را سرکوب کنید در هر جا که باشد . 5- برادران ! بشتابید که حق ، گرفتنی است و دادنی نیست . 6- ملت انقلاب ایران ! وحدت را حفظ کنید که زمان بیچارگی ما وقتی سر می رسد که تفرقه بین ما زیاد شود و اما ای برادران ! وقتی جنازه ام به خانواده هدیه شد دوست دارم که برادرم و عمویم و مادرم و همسرم در مسجد شکر به جای آورند و از خداوند برایم طلب مغفرت کنند که ان شاء الله بهشت از آن صابرین داغدیده می باشد …
مادر عزیزم ! ای بعد از خدا امیدم ! ای کسی که به قدر تو هیچ کس برایم زحمت نکشیده ! شیر و رنج و زحمت هایی که برای من کشیده ای بر حلال کنی . آفرین بر تو و شیر پاکت . خداوند تو را با حضرت زهرا (س) محشور بدارد . دست و پایت را می بوسم و حلالم کن … و به شما همسر مهربانم سلام عرض می کنم . اگر چنانچه به وظیفۀ شرعی خودم نتوانستم عمل کنم مرا ببخشید و مرا حلال کنید .
از شما برادر عزیز و عموی عزیزم و همسر مهربانم ، از شما تقاضا دارم که با فرزندانم خوش رفتاری نمایید و برای آنها معلم و آموزشگار خوبی باشید و آنها را صالح و پاک و مؤمن و متعهد به اسلام و انقلاب تحویل دهید و سفارش و توصیه ام به شما این است که دست از اسلام و یاری حسین زمان ، خمینی روح خدا بر ندارید و در پایان تمام فامیل ها و همسایه و تمام روستای سرده ! اولاً سلام عرض می کنم و بعداً امیدوارم که مرا حلال کنید و از تمام شما عزیزان و ملت قهرمان و شهیدپرور ایران خواهانم که در تمام دعاهای توسل و کمیل و ندبه شرکت کنید و دعا برای سلامتی امام عزیز و پیروزی رزمندگان اسلام فراموش نفرمایید .
… با آرزوی سلامت امام و تمام ملت ایران و پیروزی رزمندگان اسلام بر باطل و شیطان بزرگ و اسرائیل غاصب و شوروی تجاوزگر و صدام خائن .
خداحافظ شما عزیزان 21/1/62
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار
وصیتنامۀ شمارۀ 3
انا فتحنا لک فتحاً مبینا
با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب جمهوری اسلامی ایران ، بت شکن زمان ، حسین زمان ، درهم کوبندۀ بت ها و ستمگران . امام عزیز ، یاور مستضعفین جهان ، نایب بر حق امام مهدی (عج) صلوات الله علیه و خمینی کبیر و سلام بر تمام شهدای صدر اسلام و مخصوصاً سالار شهیدان حسین بن علی (ع) سرور آزادگان . و بعد سلام به پیروان راهش ، شهدای همیشه زندۀ انسان ساز و تاریخ ساز که در تمام دنیا با خون خویش ثبت نمودند اسلام را و دفاع از مرز و بوم وطن نمودند و با ایثار خون خود از جان و مال خود گذشتند . و بعد سلام بر شما باد ای روحانی مبارز و همیشه در سنگر حزب الله و بعد سلام بر تمام بازمانده های شهیدان تاریخ کشورمان و سلام بر شب زنده داران و بعد سلام بر معلولین انقلابمان و سلام بر تمام نماز شب خوان ها و دعای کمیل و توسل و خوان های بعد از نماز و سلام بر جامعۀ روحانیت مبارز و بعد سلام ، مرگ بر منافقین ، مرگ بر بدخواهان امام و اسلام باد .
و بعد به خدمت جنابعالی و تمام شنوندگان می خواهم عرض کنم شما را به خدا سوگند ای کسانی که تا به حال خواب بوده اید ! بیدار شوید که پشیمان می شوید . وقت آن فرا رسیده که دشمن از خاک و میهن اسلامیمان بیرون کنیم و وعدۀ کربلای امام حسین (ع) نزدیک شده و وقت آن رسیده که قدس عزیز را از چنگال اسرائیل یهود آزاد سازیم . شما را به خدا اگر مهدی (عج) می خواهید بیایید به جبهه ها ، اگر نور خدا را می خواهید ببینید بیایید به جبهه های حق علیه باطل ما . که یعنی این حقیر نور خدا را مشاهده کردم و امام عزیز را هم کاملاً دیدم که همه جا حاضر است .
… شب بود ، دشمن به ما حمله کرده بود و آماده باش بودیم . در رؤیا دیدم آقا و مولایم و آقای تمام دنیا آمده می گوید : محمد ! پاشو دعای توسل بخوان . و گفتم شما کی هستید ؟ فرمودند من مهدی (عج) هستم ، من نور چشم فاطمه (س) هستم که همه جا حاضرم .
همسنگران را کاملاً بیدار و هوشیارشان کردم و گفتند چه خبر داری طوسی ؟ گفتم خبر خوش ، بلند شوید و فرمان آقایمان را اجرا کنیم و برادرهایم با جان و دل قبول کردند و پذیرفتند و بعد کتاب های مفاتیح را آورده و بنده مشغول دعا خواندن شدم و چند آیه ای بیش نخواندم دشمن زبون ، کور شد و تیراندازی چلچله هایش و توپ و تانک هایش و صفیر گلوله هایش قطع شد و دعا را تمام نکرده دشمن جلوش سدّی شد و برنامۀ عملیاتی را نتوانست انجام دهد و در پایان دعا مجدداً یکی از رفیق هایم گفت : بچه ها شما فهمیدید که من صحبت می کردم ؟ بنده و رفیقانم گفتیم نه . بعد گفتیم جریان را بگو . رفیقم گفت : همانطور که شما دعا می خواندی بنده دلم شکست و گریه می کردم و چشم هایم روی هم بود . یک وقت دیدم یک نوری آمد با همان حالی که چشم هایم بسته بود و یک کلیدی در مشت من گذاشت و من گفتم کلید چیست ؟ فرمودند آقا ، کلید پیروزی است ؛ خاطر جمع و مطمئن باشید و بجنگید که پیروزید ان شاء الله .
و شب را صبح کردیم و صبح ساعت 6 و 7 شد که دیدیم رادیو پیروزی را با رمز یا زهرا (س) اعلام کرده و شنیدید از طریق رادیو و تلویزیون که هر چقدر رادیو گفته هنوز هم کم است . به قول معروف ، شنیدن کی بود مانند دیدن . هر چقدر بنده و گویندگان تعریف کنند کم است و جا دارد همینطور که می شنوید پیروزی های پی در پی را . بیش از این وقت نمی گیرم هر چند بیش از این ها حقیر معجزه دیدم و شنیدم از رفقانم .
از شما خواهشمندم عرایض بنده را در بالای منبر به طور کوبنده و تشویق و روحیه دادن به شنوندگان تعریف و توصیف کنید که مردم بیایند ببینند چه جنایت ها صدام خائن که نکرده و هر جا که توی دشت می روی گورستانی از بعثیان عراق درست شده و سگ ها جنازه های کثیفشان را در آوردند و می خورند و بوی گندشان بیابان را ناراحت کرده و از شما خواهشمندم چون وعدۀ کربلا نزدیک است ، جنابعالی و کسانی دیگر که مایل بودند تشریف بیاورند و از نزدیک مشاهده کنند و کربلاهای ایران را ببینند و خواهشی که از شما دارم تمام رزمندگان اسلام را از دعای خیر فراموش نفرمایید و دعا در حق امام عزیز کنید و شما را به خدا امام را تنها نگذارید و اگر چنانچه لیاقت شهادت را داشتم و این افتخار نصیبم شد فرزندانم ! راهم را ادامه دهید و امام را تنها نگذارید و اسلام و قرآن را غریب نگذارید . به امید پیروزی تمام رزمندگان اسلام .
و در منابر ، فرج امام زمان (عج) را طلب کنید و نابودی صدام را از خدا بخواهید هر چه زودتر و در پایان به تمام آقایان و برادران که عضو بسیج هستند سلام عرض می کنم و بعد تمام برادران و خواهران را سلام مخصوص می رسانم و در پایان از تمام برادران تقاضا دارم و خواهشمندم که در شب های جمعه از دعای کمیل خواندن فراموش نکنید و اگر مقدور است همگی جمع شوید و دعای توسل بخوانید که دعاهای شما ملت و مردم قهرمان است که باعث پیروزی نصیب لشگر اسلام و موجب شکست صدام و ابر قدرت های جنایتکار شده . ما را از دعای خیر فراموش نفرمایید . به امید پیروزی حق علیه باطل و وعده به همین زودی ان شاءالله کربلای امام حسین علیه السلام .
… حتماً از شما می خواهم در بالای منبر این نامه خوانده شود و مجلستان را هم از حضرت زهرا سلام الله علیه و فرزند عزیزش حضرت مهدی (عج) از شعرهای جانسوز و جانگداز به نام رمز پیروزی یا زهرا (س) بخوانید و رزمنده ها را دعا کنید …
از شما تقاضا دارم که با فرزندانم خوش رفتاری نمایید و برای آنها معلم و آموزشگار خوبی باشید و آنها را صالح و پاک و مؤمن و متعهد به اسلام و انقلاب تحویل دهید و سفارش و توصیه ام به شما این است که دست از اسلام و یاری حسین زمان ، خمینی روح خدا بر ندارید .
* شما را به خدا اگر مهدی (عج) می خواهید بیایید به جبهه ها ، اگر نور خدا را می خواهید ببینید بیایید به جبهه های حق علیه باطل ما . که یعنی این حقیر نور خدا را مشاهده کردم و امام عزیز را هم کاملاً دیدم که همه جا حاضر است .
وقتی جنازه ام به خانواده هدیه شد دوست دارم که برادرم و عمویم و مادرم و همسرم در مسجد شکر به جای آورند و از خداوند برایم طلب مغفرت کنند که ان شاء الله بهشت از آن صابرین داغدیده می باشد .
مادر عزیزم ! ای بعد از خدا امیدم ! ای کسی که به قدر تو هیچ کس برایم زحمت نکشیده ! شیر و رنج و زحمت هایی که برای من کشیده ای بر حلال کنی . آفرین بر تو و شیر پاکت . خداوند تو را با حضرت زهرا (س) محشور بدارد . دست و پایت را می بوسم و حلالم کن .
ظلم را سرکوب کنید در هر جا که باشد … برادران ! بشتابید که حق ، گرفتنی است و دادنی نیست .
ملت انقلابی ایران ! وحدت را حفظ کنید که زمان بیچارگی ما وقتی سر می رسد که تفرقه بین ما زیاد شود .
به نام پاکیزه ترین خانم و بی بی عالم فاطمۀ زهرا (س) و به نام نایب بر حق امام زمان (ع) ، امام خمینی که به پیروی از اجداد طاهرینش ما را از زیر ظلم و ستم و فساد رهایی بخشید و به حق خون تمام شهدا و به حق ناله های پدران و مادران و فرزندان داغدیده از باریتعالی خواهانیم پیروزی نهایی نصیب رزمندگان گردد .
دست از دامان امام و اسلام بر ندارید . اگر چنان شود ، بر سر ما آن خواهد آمد که به سر کوفیان آمد … نگذارید عده ای فرصت طلب ، خون شهدا را پایمال کنند .
من به هیچ وجه راضی نیستم که برای بنده گریه و زاری و یا عزا بر پا کنید . از عوض تعزیه داری به تمام ملت قهرمان ایران در مجلس خوش آمد بگویید و عوض گریه شیرینی بدهید به میهمانان و خیلی خیلی مهمان نوازی کنید و همچون کوه در مقابل مصائب ها بایستید .
شما فامیل های عزیزم ! مردان ، حسین وار و زن ها قهرمانانه زینب وار کاخ ظلم و ستم و استبداد و جور بر هم کوبیده و دهان یاوه گویان و منافقین را مشت محکمی بزنید و … ابداً احساس ناراحتی به خودتان راه ندهید و از شما و فرزندانم استدعا دارم امام امت ، حسین زمان را تنها نگذارید و راهم را که راه اسلام است ادامه دهید … جان شما و جان امام امت .
از تمام برادران تقاضا دارم و خواهشمندم که در شب های جمعه از دعای کمیل خواندن فراموش نکنید و اگر مقدور است همگی جمع شوید و دعای توسل بخوانید که دعاهای شما ملت و مردم قهرمان است که باعث پیروزی نصیب لشگر اسلام و موجب شکست صدام و ابر قدرت های جنایتکار شده . ما را از دعای خیر فراموش نفرمایید .
اگر چنانچه لیاقت شهادت را داشتم و این افتخار نصیبم شد فرزندانم ! راهم را ادامه دهید و امام را تنها نگذارید و اسلام و قرآن را غریب نگذارید . به امید پیروزی تمام رزمندگان اسلام .
شب بود ، دشمن به ما حمله کرده بود و آماده باش بودیم . در رؤیا دیدم آقا و مولایم و آقای تمام دنیا آمده می گوید : محمد ! پاشو دعای توسل بخوان . و گفتم شما کی هستید ؟ فرمودند من مهدی (عج) هستم ، من نور چشم فاطمه (س) هستم که همه جا حاضرم .
یکی از رفیق هایم گفت : بچه ها شما فهمیدید که من صحبت می کردم ؟ بنده و رفیقانم گفتیم نه . بعد گفتیم جریان را بگو . رفیقم گفت : همانطور که شما دعا
می خواندی بنده دلم شکست و گریه می کردم و چشم هایم روی هم بود . یک وقت دیدم یک نوری آمد با همان حالی که چشم هایم بسته بود و یک کلیدی در مشت من گذاشت و من گفتم کلید چیست ؟ فرمودند آقا ، کلید پیروزی است ؛ خاطر جمع و مطمئن باشید و بجنگید که پیروزید ان شاء الله .
محتوای دیداری از شهید
با کلیک بر روی هر عکس می توانید عکس را در نمای بزرگتر مشاهده نمایید.
عکس گلزار شهید
با کلیک بر روی هر عکس به نرم افزار نمایه سازی متصل شده و اطلاعات کامل عکس را در آنجا مشاهده خواهید کرد.