نام پدر: علی
محل تولد: استان خراسان رضوی
شهرستان: میان جلگه
تاریخ تولد:1345/04/04
تاریخ شهادت: 1365/10/19
محل شهادت: استان خوزستان، شهرستان/ بخش: خرمشهر، منطقه: خرمشهر
سن: 20 سال
شغل: کشاورزی
تحصیلات: راهنمایی
وضعیت تاهل: متاهل
تعداد شهید از یک خانواده: 1
محل گلزار: استان: خراسان رضوی، شهرستان/بخش: میان جلگه مرکزی، نام گلزار: اردمه
محل تولد شهید:
عملیات منجر به شهادت:
ارگان اعزام کننده:
اسکن کنید!
محتوای توصیفی از شهید
وصیتنامۀ شمارۀ 1
و لا تقولوا امن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء و لکن لا تشعرون
بقره 155
و کسانی را که در راه خدا کشته می شوند مرده نگویید
بلکه آنها زنده اند ولی شما درک نمی کنید .
این جانب به برادران دینی و انقلابی خود توصیه می کنم که شماها وارث اسلحۀ از دست افتادۀ تمامی شهدای اسلامی هستید و به شما وصیت می کنم که هرگز تا آخرین قطرۀ خون خود سر سازش با دشمنان اسلام نگیرید و همیشه گوش به فرمان امام امت باشید .
و شکر می کنم خدا را که توفیق را به من داده که بتوانم وظیفۀ شرعی خود را در حدّ تواناییم نسبت به اسلام و قرآن انجام دهم و در مدت هفده سال عمرم ، این زمان که عازم جنگ می باشم بهترین زمان عمرم می بینم و از خدا تقاضا دارم که مرا در بستر نمیراند و مرا در راه اسلام و به دست شقی ترین بندگان بمیراند . این بود آرزویم و از خدا می خواهم که بر من ایمان عطا کند که فقط راه حسین (ع) را دنبال کنم و با دشمنان قرآن بجنگم تا پیروزی نهایی و یا این که به آرزوی خودم آن هم شهادت است برسم .
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
وصیتنامۀ شمارۀ 2
و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون (سوره بقره)
با درود و سلام بر منجی عالم بشریت امام زمان (عج) و نایب بر حقش امام امت خمینی بت شکن … و با سلام بر شما ملت همیشه در صحنه که از جان و مالتان در راه اسلام هیچگونه دریغ نمی ورزید . خوب وصیتنامه ام را می نویسم . در این مدتی که وصیتنامه ام خوانده می شود و وقت شما گرفته می شود از شما حلالیت می طلبم
پدران و مادران و برادران و خواهران ! من کوچک ترم که برای شما وصیت کرده باشم چون همۀ شما این سخن ها را از وصیتنامه های شهدا شنیده یا خوانده اید اما به عنوان تذکر چند کلمه ای به عنوان وصیتنامه می نویسم .
پدران و برادران عزیز ! از شما می خواهم که حسین وار (ع) و یا علی اکبر وار و علی اصغر وار و حبیب بن مظاهر وار با اجازۀ مسئولین به طرف جبهه ها بروید و با اجازۀ آنها وارد جنگ شوید تا دشمن اسلام یعنی رژیم بعثی صدام را با کمک خداوند متعال سرنگون سازید و همیشه گوش به فرمان امت ، این قلب تپندۀ مستضعفین جهان … باشید و هر موقع که مسئولین به حق جمهوری اسلامی دستور دادند ، به جبهه بروید و جبهه را خالی نگذارید و همچون شهدای گذشته ، از قرآن و اسلام و میهن اسلامی پاسداری کنید و طوری با دشمنان اسلام و منافقین بزدل بجنگید که مسئول خون شهدا نباشید و فردای قیامت پیش خداوند و ائمه اطهار (ع) و شهدای عزیز میهن اسلامی رو سفید باشید و خدای نکرده گول شیطان و دنیای فانی را نخورید .
آیا شما می دانید که چند وقت دیگر زنده اید ؟ پس از هم اکنون تصمیم خود را بگیرید و برای اسلام گامی مؤثری بردارید تا فردای قیامت بهشت را با بها بگیرید و مطمئن باشید که بهشت را به بها می دهند نه به بهانه و هیچ موقع صلح با صدام دشمن اسلام را نپذیرید چون صدام خیانتگر قصد از بین بردن اسلام و میهن اسلامی ما را داشت . می خواست چند روزه ایران را اشغال کند و در تهران سخنرانی کند و همۀ شهرهایی مه به تصرفش درآمده بود خراب کرد و مردمش را اسیر و قتل عام کرد و هم اکنون که این وصیتنامه ام را می نویسم در شهر خرمشهر که خونین شهر گردیده به سر می برم و این منزل های خراب شده را که نگاه می کنم گریه ام
می گیرد و از شما مادران و خواهران و بخصوص خانوادۀ شهدا می خواهم که صابر باشید و همچون حضرت زینب (س) … وارد صحنه باشید و نگذارید که منافقین از در صحنۀ نبرد شما سوء استفاده کنند . و در پشت جبهه هر کاری که از دست شما بر می آید از هر نظر دریغ نورزید و هر نفری که از شما نمی تواند کمک کند ، از دعا کردن برای سلامتی رزمندگان و امام امت و معلولین یادتان نرود .
در ضمن اگر من شهید شدم و به کربلا نرسیدم وقتی که با پیروزی رزمندگان ، راه بسته شدۀ کربلا باز شد از بابت من و سایر شهدا زیارت کنید قبر حضرت سیدالشهداء (ع) و سایر شهدا را .
در آخر از زحمات پدر و مادرم که مرا به این سن و سال رساندند و تحویل جامعۀ اسلامی دادند و هدیۀ اسلام کردند قدردانی می کنم و امیدوارم که در زندگانی خودشان موفق باشند .
با چند دعا وصیتنامه ام را پایان می رسانم . خدایا ! رهبر کبیر ما را … تا انقلاب حضرت مهدی (عج) حتی کنار ایشان برای ملت ما نگهدار . خداوندا ! پیروزی نهایی را نصیب رزمندگان اسلام بگردان . بار الها ! ما را به خودمان وامگذار و عاقبت همۀ ما را ختم به خیر بگردان . بار خداوندا ! ما را به کربلای امام حسین (ع) برسان و زیارت همۀ ائمۀ اطهار (ع) را نصیب ما بگردان .
خداوندا ! همۀ شهدای ما را شهدای کربلای حسینی (ع) و شهدای صدر اسلام محشور بگردان . به امید پیروزی نهایی رزمندگان اسلام و زیارت کربلا و قدس و کعبۀ معظمه ، ان شاء الله . خدایا خدایا تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار …
محمد مهدی حسن نژاد 65/10/17