خانه » لیست شهدا » شهید محمدباقر حصاری

کد شناسایی شهید 1241890

شهید محمدباقر حصاری

اطلاعات شخصی و شناسنامه ای شهید محمدباقر حصاری

نام پدر: غلامرضا

محل تولد: استان خراسان رضوی

شهرستان: نیشابور

تاریخ تولد:1315/03/02

تاریخ شهادت: 1363/12/22

محل شهادت: استان خوزستان، شهرستان/ بخش: دشت آزادگان هویزه، منطقه: هورالهویزه (هورالعظیم)

سن: 48 سال

شغل: پاسدار

تحصیلات: سیکل

وضعیت تاهل: متاهل

تعداد شهید از یک خانواده: 2

محل گلزار: استان: خراسان رضوی، شهرستان/بخش: نیشابور، مرکزی نیشابور، نام گلزار: بهشت فضل

محل تولد شهید:

عملیات منجر به شهادت:

ارگان اعزام کننده:

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

اسکن کنید!

محتوای توصیفی از شهید

محمد باقر حصاری فرزند غلامرضا در دوم خرداد سال ۱۳۱۵ چشم به جهان گشود.  رزق و روزی او زیاد بود. در دوران کودکی جهت آموختن قرآن به مکتب خانه رفت و از خود علاقه ی وافری نشان داد و در تجوید قرآن پیشرفت کرد.  در هنگام بیکاری به پدرش کمک می کرد  زمانی که کشتی میگرفت دستش شکست و از سربازی معاف شد بنابر این پدرش دکان موتورسازی برای او باز کرد چون علاقه ی زیادی به موتور سازی داشت  نصرت حصاری میگویدیک شب که بسیار باران می آمد با فرزندم به خانه ی او رفتم ایشان اثاثیه ی خود را سوار ماشین کرد و در مغازه ای که درست کرده بود رفت آنجا نم زیادی داشت به او گفتم جرا در این خانه میخواهید بنشینید گفت می خواهم زودتر در همینجا خانه ام را بسازم» فرزندم مریض بود. ما را به دکتر برد سپس برای اینکه همسرم ناراحت نشود، بچه را در پالتو خود قرار داد و به آغوش کشید و ما را به منزل خودمان رساند همچنین می گوید: دخترم در سیاه دانش قبول شد و قرار بود که درس بخواند. شهید او را پنهانی تعقیب کرد و نظاره گر دخترم بود بعد به من گفت: رحمت به شیری که به او دادی دخترت را بفرست  میدانی چون حجاب دارد هر جا می خواهی او را بفرست  محمد باقر حصاری با خانم معصومه شمسی ازدواج کرد  که نمره ی این ازدواج ۹ فرزند است شهید قبل از انقلاب اعلامیه های امام را پخش می کرد. درتظاهرات شرکت میکرد خانواده ی او نان می پختند و او آنها را در بین تظاهر کنندگان تقسیم می کرد او که به راهپیمائی میرفت صاحب کارش او را از مغازه بیرون کردو حقوقش را نداد او نیز می گفت: «مسأله ای نیست من نیازی به حقوق ندارم  همسر شهید می گوید: «قبل از انقلاب یک روز صبح از خواب بیدار شد و به من گفت خواب دیدم که سوار اسب سفیدی هستم بالا رفتم و با یک عده کتابی را برداشتیم و تعبیر آن این است که شاه را بیرون می کنیم، در همان دوران مابه مسجد گوهرشاد برای خواندن نماز عید رفتیم در آنجا مأمورین همه را بیرون کردندعده ای تظاهرات می کردند و عکس امام خمینی را در دست داشتند خواهر شهید می گوید  در زمان طاغوت روزانه نمی توانستیم درس بخوانیم شبانه می رفتیم، شبها که از مدرسه بر می گشتیم سر من  پایین بود و به راهم ادامه میدادم یک شب در حین رفتن  به مدرسه دستی به شانه ام خورد برگشتم دیدم که محمد باقر است، گفت: «بخاطر علاقه ای که به درس داری من شبها تورا تنها نمی گذارم  اوایل انقلاب شبها با چوبدستی توی شهر و توی خیابانها برای مردم جانفشانی میکرد و از حریم و ناموس مردم دفاع می کرد. در سال۵۹ که بسیج تشکیل گردید وارد بسیج شد.  از آدمهای دروغگو نفرت داشت میگفت: «آدم در وغگو دشمن خداست برای مال دنیا نباید دروغ گفت حتی اگر انسان جانش درخطر باشد.به افراد مستضعف سر میزد در مقابل مشکلات صبر زیادی داشت  در زندگی قناعت را پیشه کرده بود. رساله های مراجع تقلید را میخواند و به دیگران آموزش می داد.  یکی از دوستان شهید می گوید: «برای مراسم عقد مشکلاتی داشتم، او از جیب خود خرج کرد مبلغ ۲۰ هزار تومان داشت نصف آنرا به من داد و بقیه را برای خانواده ی خود خرج کرد، در زمان عروسی نیز خیلی خرج کرد. یک نماز قضا نداشت. نماز شبش ترک نمیشد.زمانی که انقلاب پیروز شد و بسیج و سپاه تشکیل گردید به سیاه پیوست شهید در بنیاد مستضعفان جزء هیئت هفت نفره بود. وقتی که امام اعلام کرد که جنگ مهمتر از هر کاری است، از بنیاد بیرون آمد و به سپاه پیوست  او برای اسلام و پیروزی آن و حفاظت از ناموس مردم و قرآن به جبهه های حق علیه باطل رفت می گفت رفتن به جبهه و جنگ و اجب است چون مملکت در  خطر است. او در همان زمان قرار بود که به مکه برود ولی با شروع جنگتحمیلی به جبهه رفت میگفت مکه همین جبهه ها است. او می گفت: «اگر لحظه ای از جنگ غافل شویم دشمن بر ما مسلط می شود امکانات ما محدود است و در حد کفایی است باید از این امکانات درست استفاده کنیم در زمان جنگ خوب نمی خوابید، همیشه بیدار بود، در خط اول جنگ بود آنطور نبود که دیگران را بفرسند، بعد خودش برود.همیشه پیشقدم بود اول خودش میرفت بعد نیروهایش پشت سر او براه می افتادندپشت جبهه بسیار فعال بود و برای جبهه نیرو جمع می کرد.می گفت: «مال دنیا می ماند باید برای آخرت کاری کرد همرزم شهید علی اکبر شبانی می گوید.  هر وقت از شب بیدار می شدم او را در حال خواندن نماز شب پیدا می کردم.همچنین میگوید حدود ۶۰ نفر از استان خراسان به جبهه اعزام شدیم در تهران در پادگان امام حسن قرار بود که به ما آموزش بدهند،وقتی که از آقای حصاری پرسیدیم: کجا آموزش خواهند داد.گفت:  ما تحت فرمان امام هستیم هر جا که صلاح باشد آموزش می ببینیم. در اهواز یک هفته آموزش دیدیم که جنگ حصر آبادان شروع شد شهید می گفت: «دعا کنید که با این آموزش هم بتوانیم بردشمن پیروز شویم (۳۰)نصرت حصاری (خواهر شهید)میگوید «زمانی که برادر شهیدم پایش در گچ بود می گفت: خدا کند هرچه سریعتر پایم خوب شود چونمی خواهم به جبهه بروم به او گفتم با این پای گچ گرفته چطورمی خواهی به جبهه بروی می گفت: دوست دارم در جبهه باشم دراینجا می خواهم چکار کنم زمانی مادر شهید از نگه داری بچه های او احساس ناراحتی کرده بود که شهید حصاری به مادرش گفته بود من هرچه در جبهه خدمت میکنم مال تو باشد و هرچه شما برای بچه های من زحمت میکشیدمال من باشد. وقتی که در جبهه بود برای خانواده اش کمتر نامه می فرستاد.می گفت: اگر برای شما نامه بفرستم شما چشم براهید فرزندان خود را در پیش فرزندان شهدا نوازش نکنید چون باعث رنجش دل آنها خواهد شد. در جایی دیگر می گوید توصیه دیگرم به برادران کشاورز می باشد. برادرم هر دانه بذری که بیفشانی تیری بر قلب دشمن رها  کردی هر قطره آبی را که رها کنی و به زراعت نرسانی قطره خونیست که از خون شهدای اسلام به هدر داده ای» همچنین میگوید عرایض این بنده حقیر به برادران کاسب بازار می باشد، برادرم شما که در سنگر کسب و کار قرار گرفتید مواظب باشید که از هر قشری به خطر سقوط نزدیکتر هستید و باید دینت از تمام افشار قوی تر باشد تا بتوانید از خطر سقوط خود جلوگیری نمائید، این نمی شود مگر با در نظر گرفتن حق مردم، انصاف در کسب و حرمت خون شهدا را در نظر گرفتن . از فرزندانم چه پسر چه دختر تقاضا دارم که از اسلام دست برندارند و پسرانم راه مرا ان شاء الله ادامه دهند و سعی کنند که سلاح مرا بر زمین نگذارند و امام را تنها نگذارند و اسلام را پشتیبان باشند و در میان مردم با احترام باشند.هر زمان که وضو می گرفت به امید شهادت بود دوست داشت که با وضو باشد. محمد باقر حصاری در مورخه ۱۳۶۲٫۳٫۱  در جزیره ی مجنون به شهادت رسید و پیکرپاکش در منطقه عملیاتی باقی ماند و پس از سالها مفقودیت به وطن بازگشت

یادش گرامی و نامش پر رهرو باد

محتوای دیداری از شهید

با کلیک بر روی هر عکس می توانید عکس را در نمای بزرگتر مشاهده نمایید.

عکس گلزار شهید

تکمیل اطلاعات

در صورتی که در اطلاعات این صفحه خطایی مشاهده می کنید و یا قصد اضافه کردن اطلاعات جدید به این صفحه را دارید لطفا از طریق فرم زیر به ما اطلاع دهید. با تشکر
برای ارسال عکس و خاطره لطفا از داخل سایت ثبت نام و از بخش پنل کاربری اقدام نمایید.
  • این گزینه در صورتی که کاربر وارد وب سایت شده باشد نشان داده خواهد شد.
  • فایل ها را به اینجا بکشید
    انواع فایل های مجاز : jpg, gif, png, mp4, mp3.
    فرمت های مجاز jpg, gif, png,mp4,mp3