عليرضا در هفتم خرداد ماه چهل و پنج در روستاي خانلق چشم به جهان گشود .
در كانون گرم خانواده پرورش يافته تا اينكه به سن مدرسه رسيد و وارد دبستان روستا شد او درس را تا كلاس پنجم ابتدائي ادامه داد و به علت نبودن مدرسه راهنمايي در روستا به كار كشاورزي مشغول شد .
وي در سال 1361 به عضويت پايگاه بسيج مسجد روستا درآمد و فعاليتهاي گسترده خود شامل دعا ، زيارات ، اقامه نماز و گفتن اذان را آغاز كرد .
عليرضا به قرائت قرآن و نماز شب اهميت زيادي مي داد .
فعاليتهايش به قدري چشمگير بود كه معاون مسئول تبليغات پايگاه مسجد شد .
مدتي بود كه عشق رفتن به جبهه در وجودش افتاده بود . شور و هيجان وافري داشت كه در راه دفاع از انقلاب اسلامي قدم گذارد .
بالاخره در سال 1363 اين توفيق را بدست آورد تا در كنار ساير رزمندگان اسلام جهاد كند و در بيست و نهم مهر شصت و سه با اصابت تركش دشمن ، اذان عشق را گفت وبه سوی معبدش شتافت
به نام ا… پاسدار حرمت خون شهيدان
اينجانب سرباز كوچك اسلام ، عليرضا قندهاري … وصيتنامة خود را اينچنين آغاز مي كنم . مورخ روز عاشوراي حسيني 1405 هجري
و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون
گمان مكنيد آنهايي كه در راه خدا كشته شده اند مرده اند
بلكه آنهـا زنده اند و نزد خداي خود روزي مي خورند .
قبل از هر چيز بايد بگويم كه من خودم داوطلب به جبهه رفتم و اگر عشق به امام و اسلام نبود هيچ قدرتي نمي توانست مرا به جبهه بكشاند . ما براي امتحان آفريده شده ايم و امروز روز امتحان هر شخصي است . امروز پاسخ به نداي حسين زمان است ، بايد اسلام را ياري كرد . امروز تمام كفر جهاني بر عليه اسلام برخاسته اند . امروز اسلام عزيز به دست من و شما سپرده شده . خداوند بزرگ به من توفيق داد تا به ياري حسين زمان بشتابيم ، شما ناراحت من نباشيد . راه هم راه حسين(ع) و ان شاءا.. پايان كارم رسيدن به امامم است . به تمام اقوام و خويشان و دوستان گوشزد كنيد كه اسلام در خطر است بايد فداكاري كنند .
امام امت را ياري كنيد كه اگر او را ياري كرديد امام زمان (عج) را ياري كرده ايد و اگر امام زمان(عج) را ياري كرديد خدا را ياري كرده ايد و بهشت برين در انتظار شماست و اكنون يوم ا… امام حسين (ع) مي باشد . همان يوم اللهي كه در هزار و سيصد و اندي سال پيش از اين ، حسين(ع) در ميدان شهادت نداي هل من ناصراً ينصرني را سر داد . اينك ما مي گوييم حسين جان ! اگر در آن فضاي داغ و خونين كسي به فريادت نرسيد و نداي تو را لبيك نگفت ما پيروانت در فضاي گرم و خونين ايران زمين دست مردانگي مشت كرده و بر نداي غيبي و تنهايي ات لبيك مي گوييم .
اي جوانان ! نكند در رختخواب ذلت بميريد كه حسين(ع) در ميدان نبرد شهيد شد . اي جوانان ! مبادا در غفلت بميريد كه علي(ع) در محراب عبادت شهيد شد و مبادا در حال بي تفاوتي بميريد كه علي اكبر حسين(ع) در راه حسين(ع) و با هدف شهيد شد .
اي مادران ! مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگيري كنيد كه فردا در محضر خدا نمي توانيد جواب زينب (س) را بدهيد كه تحمل 72 شهيد را نمود .
برادران ! استغفار و دعا را از ياد نبريد كه بهترين درمان ها براي تسكين دردهاست و هميشه به ياد خدا باشيد و در راه او قدم برداريد و هرگز دشمنان بين شما تفرقه نيندازند . راه سعادت بخش حسين(ع) را ادامه دهيد و زينب وار زندگي كنيد .
من با امام خميني ميثاق بسته ام و به او وفادارم زيرا كه او به اسلام و قرآن وفادار است و اگر چندين بار مرا بكشند و زنده ام كنند دست از او نخواهم كشيد .
پروردگارا ! هيچ چيز به جز رضاي تو نمي خواهم پس آنچنان جانم را بگير كه سنگيني اين بار گناه ، ديگر دوشم را نيازارد . دوست دارم ساعت ها جان بدهم تا تو راضي شوي. دوست دارم هر تكة بدنم به گوشه اي بيفتد تا از گناهانم در گذري.
پدر و مادر عزيزم ! فراموش نكنيد كه افتخار بزرگي نصيب شما گرديده و امانتي را نياز به لحظه اي مواظبت داشت به صاحب اصليش تحويل داده ايد . اميدوارم كه خوشحال باشيد و حق خويش را بر من حلال كنيد .
برادران عزيزم ! سعي كنيد كه فقط در خط ولايت فقيه حركت كنيدكه بهترين راه هاست و از امام عزيز اطاعت كنيد .
خواهران مهربانم ! سعي كنيد كه زينب وار زندگي كنيد . و در پايان بايد بگويم كه تمام آشنايان و دوستان و قوم و خويشان و تمام اهالي از من راضي باشند و من از آنها طلب حلاليت مي كنم .
پدرجان ! مرا حلال كن . نمي دانم چگونه حق تو را ادا كنم كه مرا با آن زحمات طاقت فرسايت مرا به اين حد رساندي و مرا به طور احسن تربيت كردي تا بتوانم در راه خدا ره بپيمايم . خدا ان شاءا.. تو را از بندگان خاص خود قرار دهد و شما را با امام حسين (ع) و ائمه (ع) محشور گرداند .
مادر مهربانم ! كه مرا با شيرة جان خود بزرگ كردي و اكنون مادرم ! شيرت را حلالم كن كه در آن زمانهايي كه عزاداري اباعبدا… مي كردند و تو شركت مي كردي و اشك مي ريختي و من در دامانت بودم و آن اشك هايت از گونه هايت بر روي من سرازير مي گشت و مرا از همان كودكي عاشق حسين(ع) كرد . ان شاء ا… خداوند تو را به فاطمة زهرا (س) ، خديجة كبري(س) محشور گرداند .
برادران و خواهران عزيزم ! اي عزيزانم ! من اگر از روي ناداني شما را نا راحت كردم مرا به بزرگي خودتان ببخشيد و شما برادرانم اميدوارم كه راهم را ادامه دهيد و هميشه در راه خدا قدم برداريد و شما خواهرانم اميدوارم كه خيلي در احكام اسلام پايبند باشيد .
برادران و دوستان عزيزم ! فراموش نكنيد كه خداوند چه لطفي به ما كرده است كه اين انقلاب را توسط امام عزيزمان به وجود آورد . قدر اين امام را و انقلاب را بدانيد كه در چنين عصري به وجود آمد و شما به گذشته ها ، زمان طاغوت نگاه كنيد و قضاوت را به خودتان واگذار مي كنم …
23/7/63
من خودم داوطلب به جبهه رفتم و اگر عشق به امام و اسلام بنود هيچ قدرتي نمي توانست مرا به جبهه بكشاند .
پروردگارا ! هيچ چيز به جز رضاي تو نمي خواهم پس آنچنان جانم را بگير كه سنگيني اين بار گناه ، ديگر دوشم را نيازارد . دوست دارم ساعت ها جان بدهم تا تو راضي شوي . دوست دارم هر تكة بدنم به گوشه اي بيفتد تا از گناهانم درگذري .
برادران عزيزم !
سعي كنيد كه فقط در خط ولايت فقيه حركت كنيد كـه بهترين راه هاست .
من با امام خميني ميثاق بسته ام و به او وفادارم زيرا كه او به اسلام و قرآن وفادار است و اگر چندين بار مرا بكشند و زنده ام كنند دست از او نخواهم كشيد .
