آنانكه كه ره عشق گزيدند همه در مسلخ عشق آرميدند همه
در معركه دو كون ، فتح از عشق است هرچند سپاه او شهيدند همه
عباس درنهمين روز از خرداد ماه 1351در خانواده اي مذ هبي و زحمتكش در روستاي باغشن
چشم به جهان گشود عباس كو چكترين فرزند خانواده بود . تا كلاس پنجم ابتدايي تحصيل كردهنوز تازه دوران كودكي را پشت سر گذاشته بود كه در سن 13 سالگي پدرش را در جبهه جنگ از دست داد. شهادت پدر ضربه ي سنگيني بر فرزندان به ويژه عباس وارد ساخت بعد از شهادت پدر، مادر عباس با سختي فراوان فرزندان خود را بزرگ نمود وآنان را سر و سامان داد .
عباس بزرگ شد و براي خدمت به ميهن وارد نيروي انتظامي شد .ايشان ضمن خدمت در تاريخ 20/11/76 در هنگام گشت زني در پاسگاه چكا ب نهبندان بين مرز ايران و افغانستان براثر اصابت تير به سر مجروح مي شود او را فوراً به بيمارستان امام رضا (ع)شهر بيرجند مي رسانند كه بعد از عمل جراحي او نيز همانند پدر رفتن را بر ماندن ترجيح داده و ديدار حق را لبيك گفت و جان به جان آفرين تسليم نمود .
آري شايد او از همان روز شهادت پدر از چيزي رنج مي برد كه دو ست مي داشت خويشتن را از آن برهاند و در كنار معبود،آرامگاه واقعي خويش را به دست آورد .«الي ربك يومئذٍ المستقر »
آرامگاه واقعي در نزد خداست .
با اين همه او به مطلوب خويش رسيد
و اينك او در كنار پدر به آرامش ابدي پيوست .