وصيتنامة شمارة 1
وصيت مي نمايم اين جانب سيد علي اكبر حسيني فرزند مرحوم حاجي سيد حمزة حسيني معروف به نوة دايي ساكن روستاي بار چون كه بنابر وظيفة شرعي خود و به دستور رهبر كبير انقلاب بر خودم لازم دانستم كه براي جنگيدن در راه خدا با رژيم پوشالي بعث عراق عازم جبهه هاي جنگ شدم اگر لطف حق شامل حالم شد و به فيض شهادت نايل آمدم وصاياي زير لازم الاجراست .
… اميدوارم كه بچّه هاي من تا حدّ امكان از انقلاب دست بردار نباشند و تا جايي كه برايشان امكان دارد به سهم خودشان در ياري انقلاب كوشا باشند .
13/12/1360
وصيتنامة شمارة 2
انا لله و انا اليه راجعون
با سلام و درود بر مهدي صاحب زمان (عج) و نايب بر حقّش خميني بت شكن و شهيدان اسلام خصوصاً شهيدان انقلاب ، جمهوري اسلامي ايران .
اين جانب وظيفة خود دانستم كه به جبهه هاي حق عليه باطل بروم و شهادت كه ارثي است از حسين بن علي عليه السّلام به ما رسيده افتخار خود مي دانم امّا هر چند كه بنده كوچك تر از آنم كه به شما ملّت شهيدپرور پيام بدهم ولي چند كلمه به عنوان تذكّر عرض مي كنم .
برادران و خواهران عزيز ! نكند كه خداي نخواسته دست از امام عزيزمان برداريد و او را تنها بگذاريد و برادران عزيز ! نكند كه خداي نخواسته در بستر استراحت بميريم بلكه بايد حسين وار به شهادت برسيم و از شما خواهش مي كنم كه تا موقعي كه جبهه احتياج به نيرو دارد برويد به جبهه كه جهاد در راه خدا واجب است و در خاتمه از شما برادران و خواهران روستاي بار خداحافظي مي كنم .
خدايا خدايا تا انقلاب مهدي (عج) خميني را نگهدار
16/4/63
اين جانب وظيفة خود دانستم كه به جبهه هاي حق عليه باطل بروم و شهادت را كه ارثي است از حسين بن علي عليه السّلام به ما رسيده افتخار خود مي دانم .
برادران و خواهران عزيز !
نكند كه خداي نخواسته دست از امام عزيزمان برداريد و او را تنها بگذاريد و برادران عزيز ! نكند كه خداي نخواسته در بستر استراحت بميريم بلكه بايد حسين وار به شهادت برسيم .
