والفجر و لیال عشر
انالله و انا الیه راجعون
اشهد ان لااله الله- اشهد ان محمد رسول الله – اشهد ان علی ولی الله
سلام بر پیامبران الهی از آدم (ع) تا حضرت محمد بن عبدالله (ص) . السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین .
سلام برمهدی (عج) منجی انسان ها و سلام برامام امت و رزمندگان سلحشور. سلام و درود به روان پاک شهیدان گلگون کفن اسلام از هابیل تا انقلاب عاشورا و از انقلاب عاشورا تا انقلاب اسلامی ایران و به ویژه شهدای شهرمان نیشابور و سلام بر شما امت شهید پرور و همیشه در صحنه ایران .
می گویند که چرا به جبهه می روید ! چرا که نروم ؟ زیرا هنوز صدای هل من ناصر ینصرنی حسین (ع) در گوش تاریخ زمان طنین افکنده است . هنوز صدای عمه سادات ، زینب کبری (س) آن شیرزن کربلا به گوش می رسد . هنوز صدای رقیه دختر امام حسین (ع) در خرابه های شام به گوش می رسد که در غریبی و اسارت ، پدر را می خواست و هنز صدای غل و زنجیر که برگردن امام سجاد (ع) که به دست دژخیمان و ابرقدرت هایی همچون یزید بن معاویه آویخته بود به گوش می رسد و هنوز صدای زنان و کودکان بنی هاشم و اولاد رسول الله (ص) که به دست دژخیمان زمان اسیر شده بودند به گوش می رسد و هنوز هم در حال حاضر این جنایت ها ادامه دارد . اینک اسلام عزیز که با خون هزاران شهید بارور شده ، ابرقدرت های شرق وغرب کمر به نابودی اسلام بسته اند و هزاران شهید و معلول به بار آورده اند . اینان می خواهند صدای اسلام و قرآن را خاموش کنند و نگذارند اسلام باز دوباره رونق پیدا کند و جلو قلدران و متجاوزان را بگیرد . نه ! نه ! هرگز اگر قطعه قطعه گردم باز هر سلول بدنم فریاد می زند : صدای هل منا ناصر خمینی- لبیک یا خمینی
بارالها ! نمید انم این توفیق نصیب این بنده عاصی می گردد . نمی دانم که این بنده عاصی می تواند به صدای هل من ناصر حسینی- لبیک یا خمینی پاسخ بگوید ؟ خداوندا! تو را شکر می گویم که این موهبت الهی را نصیبم فرمودی که بتوانم درراهت جهاد نمایم ، بتوانم از دین و قرآن تو حمایت نمایم .می روم تا راه کربلا را باز کنم .
ای خدای بزرگ ! نمی دانم این آرزوی بزرگ برآورده می شود که بتوانم خودم را به کربلا برسانم . بتوانم قبر شش گوشه حسین را بغل بگیرم ؟ ولی به هر صورت ناامید نمی شوم . می روم تا همچون قاسم (ع) و علی اکبر (ع) با خون خود حجله عروسی ام را رنگین سازم و به جهانیان بگویم که اسلام با زورگویان و قلدران سرسازش ندارند .
برادران و خواهران عزیز! اینک که به جبهه می روم و آرزوی آن دارم که در راه اسلام و قرآن جهاد نمایم و دشمنان اسلام و قرآن را به یاری دیگر برادران سرکوب نمایم ، با شما سخنی بس کوتاه دارم امید آن است اگر توفیق شهادت نصیبم شد قطره ای باشد در درگاه سخنی بس کوتاه دارم امید آن است اگر توفیق شهادت نصیبم شد قطره ای باشد در درگاه احدیت خداوندی مورد لطف و عنایتش قرار گیرد .
ای امت شهید پرور! ای ملت ایران ! دست از یاری برحق مهدی (عج) برندارید اگر چه که بدن شما را قطعه قطعه کردند … زن ومرد ، پیرو جوان ، همه شما تا آنجا که قطره ای خون در بدن دارید دست از یاری حسین زمان برندارید .
برای چندمین بار سفارش می کنم این انقلاب اسلامی ایران را پشتیبانی نمایید . مساجد را خالی نگذارید چرا که امام امت فرمودند مساجد سنگر است و سنگرها را خالی نکنید که به حق سنگر است و دشمن ما هم از همین جمع شدن در مساجد
می ترسد پس شما را به خدا سوگند که مساجد را پرکنید و در دعاهای کمیل و ندبه و سمات شرکت کنید که این دعاها انسان را می سازد . هر چه می توانید به جبهه ها روی آورید و سنگرها را پرکنید که این دعاها انسان را می سازد . پشت جبهه ها را خالی نکنید و به جبهه ها کمک کنید . الان سرنوشت قرآن و اسلام بسته به این جنگ دارد . تا می توانید نیاز جبهه ها را برآورده کنید تا در قیامت در پیش جدم شرمنده نباشید .
حال سخنی با پدر و مادر و برادران و خواهران خود دارم . پدر و مادر عزیز! اگر مرا از دست دادید ناراحت نباشید که مرا در راه اسلام فدا کردید . اگر جوان ندارید همه جوانان ایران پسر شما می باشد و به برادرانم بگویید که راه مرا ادامه دهند و راضی نیستم که در عزای من گریه کنید شاید از گریه شما دشمن شاد شود . دل خودتان را ببرید به کربلای حسین ، ببینید که زینب (س) چطور صبر کرد .
خواهرم ! اگر برادر نداری زانوی غم در بغل نگیری . به هر جوان که نظاره کنی برادر تو هستند . به فرزندانتان آموزش دهید که دائی آنها در چه راهی کشته گردید
به برادرم هم سفارش می کنم که اذان مسجد امامزاده را برگزار کند همچنان که تا موقعی که من بودم ، اذان مسجد برگزار بود .
