سيد تقي در بيستم تيرماه 1351 در خانوادهاي از سلسله سادات حسيني در روستاي باغشن از توابع بخش زبرخان بدنيا آمد ، وي پدر خود را در دوران كودكي از دست داد و مادر ش ، او و ديگر فرزندان خود را با سختي زياد بزرگ كرد . سيد تقي تا كلاس دوم راهنمايي تحصيل نمود و ضمن تحصيل براي كمك به خانواده و رفع حوائج زندگي به كار قالي بافي نيز مشغول شد .
با شروع جنگ تحميلي سيد تقي هنوز در سني نبود كه بتواند براي دفاع از كشورش عازم جبهه شد اما روحيه شهادت طلبانه اش و عشق به امام و رهبري او را بر آن داشت تا در بسيج ثبت نام نمايد تا هر زمان كه لازم بود او نيز بتواند وفاداري خود را به امام و كشورش نشان دهد .
انتظار سيد تقي به پايان رسيد وي توانست در سالهاي 66و 67 در سن 15 سالگي عازم جبهه شود. او سه بار به جبهه اعزام شد و در آنجا با مسئوليتهايي همچون آرپيچي زن و بيسيم چي عاشقانه خدمت كرد و ضمن خدمت در جبهه يكبار نيز مجروح گرديد اما جراحت باعث عقب ماندن او از ديگر همرزمانش نشد ،و سرانجام در سي ام خرداد 1367 در منطقه عملياتي بيت المقدس 6 به خيل عاشقان كوي معبود پيوست و نام خود راد ردفتر حماسه سرايان صحنه پيكار ثبت نمود .
آنانكه خنجر بر خنجر سپردند آنان شهيد راه عشقند و نمردند
زيباترين شعر شهادت را سرودند خورشيد را خواندند و جان سپردند
گلخنده اي بر مرگ سرخ خويش كردند تا پاي جان در سنگر حق پا فشردند
تا لحظه ديدار اين مردان عاشق با پيكر خونين ، لحظه هارا مي شمردند
در هودج خونين ملائك عاشقان را بر دوش برگرفتند و بر معراج بردند
اين عاشقان عشق و ايثار و شهادت آب حيات از چشمه خورشيد خوردند
در سنگر سرخ شهادت عاشقانه اين راهيان عشق ،بي سر جان سپردند