شهید رضا درودی

… والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا

با درود و سلام به پیشگاه یگانه منجی عالم بشریت حضرت مهدی موعود (عج) و نایب بر حقش پیر جماران ، یار و یاور مستضعفان خمینی بت شکن و با تقدیم عرض سلام به تمام شهدای صدر اسلام از کربلای حسین (ع) تا کربلای ایران و با درود و سلام به تمام مجروحین ، جانبازان ، اسرا ، مفقودین جنگ تحمیلی و عرض سلام حضور ملت شهید پرور شهر خون و قیام درّود .

ای امت مقاوم و حزب الله ! هرگز و هرگز رهبر کبیر انقلاب را تنها نگذارید . در نمازها و دعاهای خود به جان این فقیه عادل و با تقوی دعا کنید و از خدا بخواهید که این مرد بزرگ تا انقلاب مهدی (عج) رهبر و پیشوای شما مردم در صحنه باشد .

ای امت پیروز ! من کوچک تر از آنم که از شما تقاضای چیزی کنم اما لازم دانستم که به شما ملت توصیه کنم که همچون اوائل جنگ در مقابل ظلم و تجاوز استعمارگران شرق و غرب بایستید و هیچگونه اجازه ای به این مزدوران ندهید که به حریم شما تجاوز کنند .

ای ملت ! من گر چه یک نیروی ضعیف و بی چیز بودم ولی با همین حرکت کوچکم و خونم توانستم به بعثیان بفهمانم که ما مرد جنگیم و از جنگ نمی هراسیم و توانستیم بفهمانم که ما دانش آموزان و نونهالان به گفته رهبرمان لبیک می گوییم

و ای دانش آموزان و دوستان ! سنگرتان که همان مدرسه است را حفظ کنید و با اسلحه خود که همان مداد است بر کاغذ بر علیه استعمار و بر علیه متجاوز بنویسید و به تمام جهان این گفته را ثابت کنید که ما دانش آموزان در سنگر مدرسه با دشمن خود می جنگیم و به او اجازه هر گونه حرکت بر علیه اسلام را نمی دهیم . و توصیه ای که دارم این است که درستان را با تمام وجود بخوانید . خدای ناخواسته شیطان در شما اثر نکند و شما را از این لطف و مرحمت که خدای به ما داده که همان خواندن و نوشتن است منحرف سازد . پس بخوانید و برزمید . و از معلمین محترم و گرامیم کمال سپاسگزاری را می کنم که به من سواد خواندن و نوشتن آموختند و از این متأسفم که نتوانستم در خدمت اسلام به کار بندم .

و از پدر و مادرم کمال تشکر را می کنم که به من اجازه حضور در این جبهه را دادند . پدر و مادر عزیزم ! هرگز در مرگ من گریه نکنید که دشمن شاد شود . از خدا شکر و سپاسگزاری کنید که به شما یک جوان داد و توانستید در راه اسلام هدیه کنید . مادر جان و پدر جان ! نمی دانم چگونه حق شما را … ادا کنم . چگونه آن بیدارخوابی ها و چگونه آن رنج ها را ادا کنم .

هر پدر و مادر ، فرزندی را به آرزویی بزرگ می کنند که در هنگام پیری یار و یاورشان باشند . اما من شرمنده ام . امیدوارم مرا ببخشید . از عموهایم تقاضا می کنم که اسلحه مرا از زمین بلند کنند و در مقابل دشمن بایستند و همچنین از دوستانم می خواهم که راهم را ادامه دهند .

پدر و مادر عزیز ! هرگز در مرگ من گریه نکنید . بر سر قبرم شیرینی و نقل و گل بچینید . کوچه ها را چراغانی کنید و امیدوارم مرا ببخشید و حلال کنید . دیگر عرضی ندارم به جز این که به جان پیر جماران دعا کنید و از خداوند پیروزی رزمندگان را آرزو کنید .

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار …    65/5/28