حسین در 15/12/1320 در روستای دهنوخلج از توابع نیشابور در خانواده ای متدین و زحمتکش متولد شد . پس از سپری نمودن دوران کودکی تحصیلات را در مقطع ابتدایی رها نمود و یار و همراه شد با پدرش و به همراه او به کار کشاورزی می پرداخت . وی در کودکی مادرش را از دست داد و از همان کودکی دریافت که باید صبوری پیشه کند . در سال 1348 ازدواج نمود وحاصل این ازدواج 5 فرزند بود که ادامه دهنده راه پدر باشند . فردی با گذشت و مهربان بود و یتیمان را بسیار دوست می داشت و گاهی اوقات مشاهده می شد که بچه های زیادی دورش را گرفته اند و او با آنها سرگرم بازی می شد و اینها بچه های یتیم بودند که به او علاقه مند بودند رئوف و فروتن بود و به انجام فرائض دینی خود بسیار اهمیت می داد . حسین کم کم به کار جوشکاری روی آورد و سالیانی را به این کار پرداخت . در جمعه سیاه تهران ، او نیز در جمع تظاهرات کنندگان تلاشهای بی وقفه ای نمود . وی جزء نیروهای اولیه ای بود که در تهران به عضویت بسیج درآمد و پس از شروع جنگ از همانجا راهی جبهه شد و در دو بار اعزامش ، ابتدا در دزفول بود که از ناحیه کتف مجروح شد و بار دوم در اهواز خدمت نمود . سپس به نیشابور منتقل گشت و برای سومین بار عازم جبهه جنوب شد و در عملیات فتح المبین شرکت جست تا اینکه در 9/1/1361 در تنگه چزابه هنگامی که سنگر دوستانش بر اثر انفجار به آتش کشیده شده بود بدان سو رفت تا آنها را یاری رساند اما هدف چند گلوله از سوی عراقی ها قرار گرفت و بدینگونه ، حسین به خاک کربلای ایران غلتید و به آرزوی دیرینه اش که شهادت در راه حق و حقیقت بود رسید .