وصيتنامة شمارة 1
… با درود فراوان به رهبر كبير انقلاب اسلامي ايران امام خميني و درود به روح پاك شهيدان راه اسلام كه با نثار كردن خون خود درخت اسلام را آبياري كردند و مانند شمع تاريخ سوختند و نورافشاني كردند تا شايد بتوانند اسلام راستين را جايگزين كفر و ظلم كنند و راستي كه كردند و به هدف نهايي خود ، لقاءالله رسيدند . انا لله و انا اليه راجعون به درستي كه از اوييم و به سوي او مي رويم .
من از روزي كه اين راه را با خودم شناختم هميشه سعي مي كردم كه بتوانم يك فردي باشم كه اگر خدمتگزار انقلاب نبودم لااقل ضدّانقلاب هم نباشم و به فكرم رسيد كه اين راه پر سعادت را پيش گيرم و از اين راه ، خدمتگزار باشم تا شايد مورد لطف خدا قرار گيرم . اين خواست من بود كه طول عمر خودم را بدهم و از خدا بخواهم كه به لحظات عمر امام امّت بيفزايد .
مادر عزيزم ، نور چشمم ! من چه كنم ؟ تا اين سن چقدر زحمت براي من كشيدي و چقدر زحمت ها در مأموريتم به تو دادم ، مرا حلال مي كني كه نتوانستم جبران اين همه زحمات تو را بكنم ؟
برادران و خواهرم ! عقيدة خود را محكم كنيد نسبت به اسلام و از شماها طلب حلاليت مي كنم . ديگر عرض ندارم … خداحافظ . حصاري 22/7/63
***
وصيتنامة شمارة 2
آنقدر به جبهه مي روم و مي جنگم تا شهيد شوم . اي جوانان ! نكند در رختخواب ذلّت بميريد كه حسين (ع) در ميدان نبرد شهيد شد . اي جوانان ! مبادا در غفلت بميريد كه علي (ع) در محراب عبادت شهيد شد و مبادا در حال بي تفاوتي بميريد كه علي اكبر حسين (ع) در راه حسين (ع) و با هدف شهيد شد .
اي مادران ! مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگيري كنيد كه فردا در محضر خدا نمي توانيد جواب زينب (س) را بدهيد كه تحمّل 72 شهيد را نمود .
همه مثل خاندان وهب، جوانانتان را به جبهه هاي نبرد بفرستيد و حتّي جسد او را هم تحويل نگيريدزيرامادروهب فرمود سري را كه درراه خدا داده‌‌ام پس نمي‌‌گيرم.
برادران!استغفارو دعا را از ياد نبريد كه بهترين درمان ها براي تسكين دردهاست و هميشه به ياد خدا باشيد و در راه او قدم برداريد و هرگز دشمنان بين شما تفـرقه نيندازند و شما را از روحانيت متعهّد جدا نكنند كه اگر چنين كردند روز بدبختي مسلمانان و روز جشن ابر قدرتهاست.در امام بيشتر دقيق شويد و سعي كنيد عظمت او را بيابيد و خود را تسليم او سازيد و صداقت و اخلاص خود را همچنان حفظ كنيد .
اگر فيض شهادت نصيبم گشت آنان كه پيرو خطّ سرخ امام خميني نيستند و به ولايت او اعتقاد ندارند بر من نگريند و بر جنازة من حاضر نشوند امّا باشد كه دماء شهدا ، آنان را نيز متحوّل سازد و به رحمت الهي نزديكشان كند … 63/12/16
من از روزي كه ايـن راه را با خودم شناختم هميشه سعي مي كردم كه بتوانـم يك فردي باشم كـه اگر خدمتگزار انقـلاب نبودم لااقل ضدّ انقلاب هم نباشم و به فكرم رسيد كه اين راه پر سعادت را پيش گيرم و از اين راه ، خدمتگزار باشم تا شايد مورد لطف خدا قرار گيرم .
اين خواست من بود كه طول عمر خودم را بدهم و از خدا بخواهم كه به لحظات عمر امام امّت بيفزايد .
