شهید حسن مماوی

وصيتنامة شمارة   1

و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون

و كساني را كه در راه خدا كشته مي شوند مرده مپنداريد بلكه

آنان زنده اند و نزد پروردگار خويش روزي مي خورند .

مانند حسين (ع) وارد جنگ شويد و مانند حسين(ع) شهيد شويد . امام خميني

با درود به بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران ، امام خميني و مردم شريف و مبارز ايران . در اين مرحله از زمان ، انسان متعهد بايد تصميم نهايي خود را اتخاذ كند . يا درجة والاي شهادت ، يا ذلّت و خواري . من به عنوان يك مسلمان ، شهادت در راه خدا را انتخاب كردم .

پدر عزيزم ! در راه خدا ابراهيم وار ، اسماعيل هاي خود را آماده كن ، قرباني كن . مبادا اگر فرزندت در راه الله حركت كرد و شهيد شد غمي به چهرة مردانه ات بنشيند . شادان باش و بدان كه شهادت،يكي ازافتخارات است . پدر مهربانم ! از من راضي باش هر چند كه من در دنيا كمكت نكردم اميدوارم در راه خدمت به اسلام موفق و پيروز باشيد . ان شاءالله

مهربان مادرم ! وصيتم به تو اين است كه فرزندانت را آنچنان تربيت كني كه فقط در راه خدا بروند و بدان كه اجر تو بيشتر خواهد بود . خداوند هر كس را دوست مي داردو مي خواهد به او كرامت كند و او را ترفيع درجه اي بدهد ، او را با سختيها از قبيل نقصان مال يا مريضي يا با گرفتن عزيزي و يا ترس ، او را مي آزمايد.

مادر ! اميدوارم كه ما هم جزو اولياءالله باشيم و از اين امتحان روسفيد درآيم و تو هم نزد پروردگار سربلند باشي و در اينگونه امتحان ها موفق باشي . مادرم ! براي من گريه نكن كه دشمن شاد مي شود . مادر عزيزم ! تو را به خدا از من راضي باش . بدي‌‌هاي مرا ببخش . اميدوارم در اين امتحان ها موفق باشيد . ان شاءالله .

برادرانم ! سعي كنيد خدمتگزار اسلام باشيد . در هر كجا هستيد براي خدا كار كنيد . برادرانم ! امام را تنها نگذاريد . خط امام را بپيماييد تا سعادتمند شويد . اميدوارم براي خدمت به اسلام موفق باشيد . ان شاء الله .

خواهرانم ! سياهي حجاب تو از خون سرخ شهيد رنگين تر است . خواهرانم ! مي خواهم همچون زينب (س) باشيد و او را بشناسيد و مقلدش باشيد و تحمل صبرش را در مصيبت به آن بزرگي كربلا كه جلو چشمش اتفاق افتاد سرمشق خود قرار دهيد . با حفظ حجاب و نجابت و عفت خود ، او را خشنود نماييد . اميدوارم تسليم حكم خدا باشيد . ان شاءالله .

همسر مهربانم ! در اين چهار سال هر چه بدي از من ديده اي به خاطر خدا از من راضي باش . اميدوارم بدي هاي ما را ببخشيد . همسرم ! فرزندم را خوب تربيت كن . او را از كوچكي با اسلام آشنا كن . با هر كس و ناكس نگذار رفت و آمد كند . براي امام ، براي رزمندگان دعا كنيد . براي ما دعا كنيد تا خدا از ما راضي شود . اميدوارم زهراي اطهر(س) را سرمشق خود قرار دهي . ان شاءالله .

فرزند كوچكم! مي دانم كه شما خيلي دوست داشتي پدرت زنده بماند و شما را بزرگ نمايد و تحويل جامعة اسلامي بدهد ولي فرزندم ! من تو را به دست آن كس كه تو را از نيستي به هستي آورد داده ام و خداوند توانا و عادل تو را ياري مي كند تا راه پدرت را كه ان شاءالله صراط مستقيم باشد ادامه دهي . اگر خدا خواهد از نسل تو زياد مي ماندوبه كمك اسلام برمي خيزندچون اسلام عزيز<يك<امانت و قرآن مجيد نيز يك امانت است كه خداوند به دست بندگانش سپرده تا او را حفاظت كنند.

فرزند نازنينم ! به مدرسه بروي تا ان شاءالله سواد ياد بگيري . زياد قرآن را بخوان و زياد فكر كن . اول سخنت را بسنج و بعداً بگو . حق را بگو هر چند به ضرر تو باشد . ت. بندة خداوندي و بندة خدا جز از خداوند ، از كسي ديگر نترسد .

هيچگاه خدا را از ياد نبر چون هر كس هر لحظه كه از ياد خدا غافل شود مرده است . تو بايد يك زنده دل باشي . با مردم خوشرفتار باش و هميشه حق را بگو . شوخي نكن . آرام و با ادب باش . هر چند پدرت انساني گناهكار بود و اين خداوند بود كه دست پدرت را گرفته بود به طرف خود مي كشيد . فرزند شجاع و كوچكم! از مادرت اطاعت كـن . از حـاج بابا اطاعت كـن تـا خيـر ببيني . اميدوارم پيرو علي عليه السلام باشي . ان شاءالله .

يك پيام به ملت مسلمان مجاهد في سبيل الله دارم . آن اين كه اگر همه كشته شدند به جز يك نفر ، من از آن يك نفر مي خواهم كه تسليم دشمن نشود . فقط متكي به خدا و اسلام باشند و گوش به فرمان خليفه الله يعني خميني بت شكن باشند.

الا بذكرالله تطمئن القلوب

با ياد خدا دل ها آرامش مي يابد …

12/2/1361

وصيتنامة شمارة   2

به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان . به نام آن خدايي كه جان مؤمنان در كف قدرت اوست . درود و سلام بر شهيداني كه خالصانه ، هستي خود را فداي اسلام و انقلاب اسلامي كردند و به نداي هل من ناصر ينصرني حسين زمان پاسخ مثبت دادند و در كربلاي ايران خونشان را نثار نهال نوپاي انقلاب اسلامي كردند و با دشمنان اسلام و استكبار جهاني كه از آستين عراق بيرون آمده است جنگيدند و قهرمانانه شربت شهادت نوشيدند .

خدايا ! روح پر فتوحشان را با شهداي كربلا محشور فرما و به ما نيز توفيق جهاد در راه خودت را و شهادت در همين راه نصيب ما نيز بفرما . آمين رب العالمين .

خدمت اهالي محترم عبدالله آباد و همشهريان گراميم سلام عرض مي كنم و اميدوارم كه سلامت و سعادتمند باشيد و در پناه توجهات حضرت صاحب الامر(عج) در پشت جبهه با كمك به انقلاب و رزمندگان ، پشت استكبار جهاني را به لرزه در آوريد . سلام ناقابل مرا كه از اعماق وجودم سرچشمه مي گيرد بپذيريد و از همگي شما مي خواهم كه مرا ببخشيد و حلالم كنيد . اگر احياناً كسي از شما از من ناراحتي يي متحمل شده و از من رنجيده است عاجزانه از او مي خواهم كه به خاطر خدا از من گنهكار درگذرد و مرا با الطاف خويش عفو نمايد .

همشهريان گرامي ! چند كلمه به عنوان وصيت و سفارش برايتان مي نويسم . همة ما بايد بدانيم كه هيچكداممان از خود نيستيم و به خود تعلق نداريم و به قول رهبرمان همة ما بايد فداي اسلام شويم . همة ما به سوي خدا برمي گرديم و همچنان كه در قرآن مي فرمايد : ما از خداييم و به سوي او بازگشت مي كنيم .

برادران و خواهران ديني ! همواره پشتيبان اسلام باشيد و از حق پيروي كنيد و اين اميد مستضعفان جهان را ياري كنيد و از توطئه هاي عوامل ضد انقلاب و دست نشاندگان ابرقدرت ها غافل نباشيد چون كه هنوز عوامل ضد انقلاب در ميان ما هستند و به حساب خود مي خواهند چوب لاي چرخ انقلاب بگذارند ولي كور خوانده اند . انداختن يك سنگ در درياي خروشان نمي تواند جلوي خروش دريا را بگيرد .

برادران بسيجي ! به همة شما سلام مي رسانم و موفقيت شما را از درگاه خداوند مسألت مي نمايم . لباس مقدس رزم را بر تن كرده ايد بايد كاملاً خود را خالص كنيد و بدانيد كه براي رضاي خدا دست به اين كار زده ايد .

در زمان طاغوت يك گروهبان آمريكايي به يك سرلشگر ما زور بود و او را
تابع دستورات خود مي دانست ولي الآن به فضل خدا و با ريختن خون هاي فراوان شهدا ، يك بسيجي به يك ژنرال آمريكايي ي تواند دستور دهد . پس بايد قدر اين خـون ها را بدانيم و بدانيم كه هر ذره از خاك اين ميهن با خون شهيدي آميخته است و ما در راه رفتن خود ، با برداشتن با برداشتن هر قدم ، پاي خود را روي خون شهيدي مي گذاريم پس بايد خيلي حواسمان جمع شود كه به اين خون ها خيانت نكنيم و ادامه دهندگان راه مقدسشان باشيم .

به همة كشاورزان و دهقانان ده سلام مي رسانم و اميدوارم كه هر چه بيشتر توليد كنند تا اين كه ان شاءالله در آيندة نزديك خودكفا شويم و براي برآوردن احتياج غذايي خود نيازي به آمريكا و كشورهاي غرب نداشته باشيم . هر دانة گندمي كه شما به زمين مي پاشيد مانند سوزني است كه بر بدن مردني آمريكا فرو مي كنيد بنابراين شما هم با گندمكاري ، با آمريكا مبارزه مي كنيد . بجنگيد تا كمرش را بشكنيد .

خدمت كارگران گرامي ده سلام عرض مي كنم واميدوارم كه با جديت در كار كارخانه، چرخ اقتصاد مملكت را به راه اندازيد تا در صنايعمان محتاج بيگانه نباشيم .

از همة برادران ديني مي خواهم كه اگر كدورتي از قبل با هم دارند آنها را كنار گذاشته و برادروار مانند دانه هاي زنجير براي مبارزه با دشمنان اسلام با هم در يك صف باشند و از تفرقه جداً خودداري كنند چون كه مثلي است كه مي گويند : تفرقه بينداز و حكومت كن . بنابراين از تفرقه جداً بپرهيزيد و اجتماع كنيد . در نماز جماعت و نماز جمعه شركت كنيدوبا شركت در نماز جمعه، پايه هاي لرزان استكبار جهاني را در هم ريزيد و ان شاءالله آمادة رفتن به بيت المقدس شويد .

از همة خواهران ديني مي خواهم كه زينب وار پيام خون شهيدان را به همه برسانند و در حفظ حجاب خود كاملاً كوشا باشند چون كه به قول معروف : آنچه بيشتر از سرخي خون من پشت دشمن را مي لرزاند ، سياهي چادر توست كه پيام يك شهيد مي باشد .

خوب مثل اين كه زياد نوشتم . ديگر عرضي ندارم و همة شما را به خدا
مي سپارم . خدا حافظ و نگهدار شما باشد .

برادر كوچكتر شما  حسن مماوي … 24/8/61

***

وصيتنامة شمارة   3

ان الذين امنوا والذين هاجروا و جاهدوا في سبيل الله

اولئك يرجون رحمه الله والله غفور رحيم

آنان كه به دين اسلام گرويدند و از وطن خود هجرت نمودند

و در راه خداوند جهاد كردند . اينان اميدوار و منتظر رحمت الهي باشند .

يا در جاي ديگر : و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون

و اما چند كلمه اي خدمت پدرم و مادرم و برادرانم و خواهرانم و فرزندانم كه بيشتر روي حسابم با فرزندان عزيزم است . و اما در اول لازم است كه به عرض برسانم من نمي خواهم به شما تحميل بگويم و يا اين كه به شما بگويم فقط و فقط بايد راه مرا ادامه بدهيد .

مي خواهم برايتان روشن كنم فرزندانم كه اگر پدرتان را از دست داده ايد ، به چه خاطر و به چه هدف بوده است و هدف پدرت كه آمد در اين ديار غريب چه بوده است ؟ پس اول از قرآن شروع مي كنيم :

لا اكراه في الدين قد تبين الرشد من الغي . خداوند در قرآن مي گويد در دين اسلام هيچگونه اجباري نيست ولي مي گويد كه اين آخرين دين و تازه ترين ديني است كه به واسطة پيامبر اكرم (ص) بر شما ابلاغ گرديده است .

بلي يا اينكه بايد از ملك خدا بيرون برويم و يا هر چه گفته اطاعت شود و يا در قيامت بتوانيم جوابگوي خداوند باشيم .

و اما زياد سرتان را به درد نياورم . اي فرزندانم ! اگر مي خواستم در ده پهلوي شما بمانم ، مي توانستم و اگر مي خواستم در نيشابور بمانم ، مي توانستم ولي از آن جايي كه تشخيص دادم امروز در جبهه هاي نور عليه ظلمت وجودم لازم تر است و باز همه اش با لطف بيكران الهي بود كه ما را راهنمايي كرد تا بتوانيم به خدمت در يك گوشه از اين كشور بپردازيم .

و اما چرا آمدم به جبهه ؟ از آنجايي كه كفر و ظلم و ظلمت و سياهي و جنايت و خيانت و تجاوزها و حق كشي ها و مال محرومان و مستضعفين جهان را مثل زالو مكيدن در دنيا رواج پيدا كرده بود و داشت اسلام اصيل در اين جهان و قرآن در اين جهان غريب و بي كس مي شد.يك وقت ازآنجايي كه خداوند خواست اين سرافرازي را به ملت ايران بدهد و اين شجاعت و استقامت و اين دلاوري و اين عدالت خواهي و اين متكي به الله را به ما بدهد خدا را شكر كه اين چنين منتي بر سر ايران گذاشت كه به يك بار كه مردم ايران نمي دانستند كه خميني نامي هم هست يا نه كه به يك بار ديديم يك خميني نامي ازشرق مثل خورشيد درخشيد و تمام اين ظلمت ها و جنايت ها را مثل شيري و و متكي به الله و با ياري مردم بركنار زدند .و انقلابي در ايران و جهان پيدا شد .

و اي فرزندانم و اي پدرم و اي مادرم و اي خواهرانم ! اگر مي خواهيد بدانيد كه چرا ما شهيد شديم بايد شما برويد فلسفة اسلام را از همان اول كه حضرت محمد(ص) و حضرت علي(ع) كه فرق نازنينش مي شكافت و زهراي 18 سالة ما را در بين در و ديوار ، محسن او را كشتند و خودش را شهيد كردند و امام دوم ، امام مظلوم ما را ، حسن مجتبي(ع) را ، پاره هاي جگرش را بيرون ريختند و بعد از شهادتش تير بر بدن عزيزش زدند و اگر امام سوم ما را ، امام حسين(ع) را شهيد كردند  و عباسش را شهيد كردند و قاسم دوازده ساله اش را ، و اگر علي اصغر 6 ماهه اش را ، و اگر علي اكبر 18 ساله اش را شهيد كردند ، و اگر مي بينيد 14 سال پسرهاي زهرا (س) به زندان مي برند ، اگر اين ها را بخوانيد بعداً براي ما گريه نمي كنيد.بعداً نمي گوييدچرا پدرم يا چرا پسرم رفت و شهيد شد. همه اش خدا مي داند.

به اين خاطر بود كه فقط و فقط و فقط حكومت اسلامي و محتواي اسلام و قرآن كريم و عدالت الهي بر سر كار بيايد و اگر نه امام حسين(ع) مي دانست شهيد مي شود پس مي خواست با يزيد بيعت كند ، زبانم لال . پس حضرت علي(ع) مي‌‌دانست كه به ضربة شمشير ابن ملجم به شهادت مي رسد، مي خواست سازش كند . اما حسن(ع) كه اين همه رنج و شكنجة روحي ديد مي‌‌خواست سازش كند، زبانم لال .

پس اگر اينها سازش كنند ، از حكومت عدل الهي چه باقي مي ماند . اگر يزيد شرابخوار ، اگر معاوية زناكن ، اگر … پس فرق ائمة معصومين چه بود با اينها . پس اگر ما شهيد داديم ، پس اگر ما بهشتي داديم ، باهنـر داديم ، دستغيب داديم ، مطهري داديم، مفتح داديم ، خدا مي داند همه اش به اين خاطر بود كه گفتيم جمهوري اسلامي، نه يك كلمه كم و نه يك كلمه زياد .

پس بدانيد اگر ما با آمريكاي جنايتكار و اين شيطان دغل باز كه اينقدر خدا مي داند از هم اسمش تنفر دارم و آن غول شوروي هم همينطور ، اگر ما با اينها سازش كنيم پس با شاه خائن و مزدور چه فرقي داريم ؟ پس تمام فرقش در همين است كه مـردم ايران بـا ايـن رهبـر كبير و بزرگشان گفتند اياك نعبد و اياك نستعين و گفتند لااله الاالله گفتند تنها معبود ما خداست و تنها آقايي كه در اين جهان داريم يكي است آن هم الله است و گفتند ما فقط او را مي پرستيم و كمك هايمان را نيز از او مي گيريم و گفتند نه غربي ، نه شرقي ، فقط و فقط جمهوري اسلامي .

حالا اي پسرجان و دخترجان و برادرجان و خواهرجان و پدرم و مادرم و ديگر فاميلانم ! اگر مي خواهيد اسلامتان پابرجا بماند با اين كفار و مشركين ، جدي بجنگيد و فقـط متكـي بـه الله باشيـد و از هيچگونه قـدرتـي به جز از قدرت و ذات پروردگار نترسيد.

پس اميدوارم با آن آگاهي كه به معارف اسلامي و اسلام داريد ، فقط بندة خدا و مطيع و فرمانبردار الله باشيد . ان شاءالله پيرو انبياء و معصومين باشيد و ببينيد كه انبياء و اولياي ما چطور زندگي كردند و رفتند . پس بدانيد كه در اين وقت از زمان كه انقلاب اسلامي ايران مثل خورشيد روشني است و دارد مي درخشد ، مبادا با دادن يك فرزند در راه الله خسته شويد و خيلي هشيار باشيد كه خداي نخواسته در اين انقلاب از مسيرتان منحرف نشويد . خداحافظ شما عزيزان باشد … و از خداوند براي شما صبرو اجر خواهانم واز خداوند براي شما زندگي خوب و خوش خواهانم.

انا لله و انا اليه راجعون        خدا حافظ شما باشد   21/4/62

***

وصيتنامة شمارة   4

ربنا اننا سمعنا منادياً ينادي للايمان ان امنوا بربكم فامنا

پروردگارا ! ما چون صداي آن منادي كه خلق را به ايمان مي خواند شنيديم

كه اينكه ايمان بياوريد به پروردگارتان ، اجابت كرديم و ايمان آورديم .

سورة آل عمران – آية 192

… بـه نـام آن كـه اعتقـاد قلبـي ماست . لااله الاالله محمد رسول الله (ص) علي ولي الله(ع) و با اعتقاد بر ولايت دوازده امام معصوم پاك و بر حقمان وصيت را شروع مي‌‌كنيم .

و با درود وسلام بيكران بر يگانه پرچمدار توحيد و بر يگانه منجي عالم بشريت ، آقا امام زمان(عج).بادرود و سلام بر نايب برحقش امام امت ، خميني بت شكن .

و اما بعد ، شكر خداي را . صد هزار بار شكر باري تعالي را كه تا اين لحظه كه دارم اين وصيتنامه را مي نويسم ما را هدايت نموده است و از درگاهش عاجزانه خواستارم كه تا آخرين لحظة مرگ ، ما را هدايت نمايد ، ان شاءالله .

و اما در اول چند كلمه اي خدمت برادران سپاهي و بسيجي و ديگر ارگان هاي همرزمم . از برادرانم كه در طول اين مدت كه با هم ، همرزم و هم خدمت و همسنگر بوديم : اگر چنانچه نتوانستم به وظيفة برادري خود عمل كنم و اگر چنانچه از اينجانب برادر حقير خود بدي و يا ناراحتي ديديد ، با بزرگي خودتان اينجانب را مي بخشيد،ان شاءالله.و من بر حسب وظيفه اي كه احساس مي<كنم خدمت شما برادران سپاهي خود خصوص برادران سپاه شهرستان نيشابور چند كلمه اي به عرض برسانم :

اي برادران عزيز ! نگذاريد كه سپاه از حالت معنويت خود خدا نخواسته خارج شود . اي برادران ! خداي نخواسته از روحانيت جدا نشويد . و اي عزيزان ! از ملت نبرّيد يا جدا نشويد كه تمام اين پيروزي هاي شما زير سر كمك هاي اين ملت ايثارگر است . اي عزيزان جان بر كف ! خداي نخواسته خداي نخواسته اگر روزي مشكلات بر شما تنگ شد و شما در تنگنايي از روزگار قرار گرفتيد مبادا ، كه ان شاءالله اينچنين نيست و نخواهد بود ، براي يادآوري مي گويم مبادا كه امامتان و رهبرتان ، اين پير جماران را تنها بگذاريد . خدا نكند خدا نكند ، البته اينچنين نيست.

و اما اي عزيزان ! مسألة اصلي امروز ما به قول رهبر ، جنگ است و تا اين جنگ وجود دارد مبادا در اين مسأله ، خداي نخواسته كوتاهي بشود . ان شاءالله كه كوتاهي نمي شود كه اگر كوتاهي شود همان خواستة جهانخواران را ادا كرده ايم .

و اما چند كلمه خدمت ملت شهيدپرور ايران :

اول من كوچك تر از آن هستم كه بخواهم به ملت قهرمان پرور ايران پيام بدهم چون من خدا مي داند كه نمي دانم كه چطور از اين ملت تشكر كنم چون از مال خود، از فرزندان خود و ديگر فاميلان خود در اين راه كه راه اسلام و انبياء است از فدا كردن، هيچگونه دريغي ندارند .

و اما در قبال اين انقلاب كه يك انقلاب اسلامي صد در صد است ، نه شرقي و نه غربي است و وقتي كه ايثار اين ملت را آدم مي بيند كه خون مي دهند ، براي جبهه جان مي دهند ، براي اسلام ترور مي شوند در راه الله،من هم ازآني كه وظيفة خود مي دانستم تصميم گرفتم كه اين چند قطرة ناقابل خوني كه در بدن داشتم فداي اسلام وقرآن ومكتب و براي نجات محرومان و براي سركوبي مستكبران دراين راه فدا كنم .

و اما اي ملت غيور و عزيز ايران ! شما كه كار را تا به اينجا رسانيده ايد يعني تا آنجايي كه به ياري الله توانستيم غرب شيطان استعمارگر را ، اين دست اين دست پليدش را از ايران قطع كنيم و دست انگليس خائن و روباه صفت را به ياري خدا قطع كنيم ، آلمان و فرانسه و دست شوروي تجاوزگر ، اين غول خائن را قطع كنيم و با ياري خداوند و با همت و كمك شما توانستيم شاه را بيرون كنيم و اين گروهك ها را سركوب كنيم و حملة طبس را سركوب كنيم وكودتاي نوژه و آن درگيري هاي خيابـاني را سركوب كنيم و گروگان ها را سركوب كنيم و محاصرة اقتصادي را بشكنيم و بعد از همة اينها كه باز اين عمال ابرقدرت ها و آن جنايتكاران شرقي و غربي، اين جنگ به اين بزرگي و وسيعي را بر عليه جمهوري اسلامي راه انداختند ، پس شما پس از سه سال كه دارد از اين جنگ مي گذرد به ياري خداوند منان استقامت كرده ايد و ان شاءالله مي كنيد . ان شاء الله . پس مبادا كه خداي نخواسته خداي نخواسته خسته شويد و خداي نخواسته امام عزيز را تنها بگذاريد . خدا نكند ان شاءالله و يا خداي نخواسته روحانيت اصيل را ، كه همين ها بودند كه اسلام را از 1400 سال قبل با هر مشقت و رنجي كه شده ، اگر با شهيد شدنشان بوده است ، اگر با دستگيري بود ، اگر با بي آبرويي كه برايشان سلطان هاي وقت درست مي كردند ، اگر با زندانشان بوده است ، اگر با تبعيدشان بوده است ، اين اسلام عزيز و قرآن كريم را به دست ما رساندند پس خداي نخواسته نگذاريد كه اينها تنها بمانند و همچون رهبران و امامان خود در ميدان هاي حق بر عليه باطل مبارزه نماييد . ان شاءالله .

و از خداوند براي شما اول صبر و اجر و استقامت در برابر شياطين و جنايتكاران غربي و شرقي و سازش ناپذيري با دشمنان اسلام از خداوند منان خواهانم . به اميد پيروزي حق بر باطل .

و اما چند كلمه خدمت همشهري هاي خودم ـ اهالي عبداله آباد :

اي عزيزان من ! از شما يك خواهش و يك تقاضا دارم كه من مدتي در خدمت شما در ده بوده ام . در اين مدت احياناً اگر از من خطايي يا ناراحتي و يا بدي ديده ايد از شما مي خواهم كه به خاطر الله مرا ببخشيد و حلالم كنيد و از خداوند براي شما طلب مغفرت مي كنيم و اميدوارم در پناه آقا امام زمان(عج) زندگي اسلامي و در خط اسلام و مسلمين بودن داشته باشيد ، ان شاءالله و اميدوارم كه دست از رهبرتان امام امت و روحانيت اصيل برنداريد ، ان شاءالله تعالي .

به اميد پيروزي حق بر عليه كفر و استكبار جهاني

معظم شهدا . و اما بعد ، شكر خدايي را صد هزار بار شكر باري تعالي را كه تا اين لحظه كه دارم اين وصيتنامه را مي نويسم ما را هدايت نموده است و از درگاهش عاجزانه خواستارم كه تا آخرين لحظة مرگ ، ما را هدايت نمايد ان شاءالله .

پروردگارا ! مرا توفيق عنايت فرماي تا نعمت تو را شكرانه به جاي آورم . نعمتي كه به من و به پدر و مادرم عنايت فرمودي و توفيق عنايت فرماي تا كار شايسته انجام دهم كه تو را خشنود سازد و به رحمت خود مرا<در زمرة بندگان صالحت در آور.

سورة 27 آية 19

خدايا!تو را شكر و سپاس مي گويم كه به من هستي بخشيدي و مرا از نعمت ‌‌هاي بيكران خود بر خوردار كردي . خدا را شكر و سپاس مي گويم كه به من توفيق حضور در جبهه را عطا فرمود و اين سعادت را به اين بندة حقير خود داد . خدايا ! نمي توانم با اين زبان الكنم شكر اين نعمت بزرگ را بجا آورم مگر خود كمك كني . خدايا ! همانطور كه تا به حال توفيق دادي كه در جوار … اين رزمندگان با ايمان باشم از تو درخواست مي كنم از همين كانال ، مرا به خود نزديك كني و توفيق شهادت في سبيل الله را عطا فرمايي .

درد دل ها و خاطره ها خيلي زياد است . اين خاطره از ذهن من بيرون نمي‌‌رود. بعضي از اوقات وقتي به يادم مي افتد ، اشك در چشمانم حلقه مي زند و قلبم مي سوزد كه خدايا بسياري از دوستانمان بودند كه با ما بودند و لياقت و سعادت شهادت في سبيل الله را پيدا كردند و از ما سبقت گرفتند و به لقاءالله نايل شدند همچون برادر شهيدم و قوت دلم و معلم خوبم ، شهيد بزرگوار محمد حسين رجايي كه چقدر با هم با هم مهربان و دوست حقيقي بوديم و چقدر از اخلاق و ايمان سرشار از خلوصش استفاده مي كردم . ايشان از همان اول ، راهگشا بودند . سراسر زندگي او درس بود و الآن كه شهيد شده است نيز درس است . از خداوند بارها خواستم كه هر چه زودتر مرا با او ملحق كند . او به ما آموخت كه بايد چطور زندگي كنيم و چطور از خون هاي ريخته شده پاسداري كنيم .

داشتم از ياران مي گفتم . از ياران با وفا ، از ياران همفكر و همعقيده كه الآن همگي به آرزوي خود رسيدند و بهترين نمرة ايمان را كسب كردند . چه زود با رهبران و معشوقان خود ملاقات كردند ؛ با حضرت اسماعيل(ع) و رسول اكرم (ص) و مولا و آقا حضرت علـي(ع) و سالار شهيدان حسين سرجدا(ع) كه در كربلا با ياران و فرزندان خود فداي اسلام و قرآن شدند . شهداي ما راه اين افراد از مخلوقات را انتخاب كردند . من هم از خداي خود اميدوارم كه در راه اين افراد و اين رهبران راستين قرار بگيرم و در همين راه فدا شوم .

رفقا رفتند اما اين حقير روسياه ، هنوز كه هنوز است خيلي عقبم و عوض اينكه تكاملي داشته باشم ، هر لحظه در خطر غلبة هواهاي نفساني هستم و بسيار جاي تأسف است كه اين قدر از همرزمان شهيدم عقب ماندم . آرزو مي كنم و از خدا مي خواهم كه توفيق دهد انسان مؤمني شوم و عاشق شوم و بعد توفيق شهادت في سبيل الله نصيب من روسياه نيز بشود .

آنقدر به جبهه مي روم و مي جنگم با كمك خداوند تا شهيد شوم و به آرزوي هميشگي خود برسم ، ان شاءالله .هر چند كه هدف ، خدمت به اسلام است چون شهادت فوز عظيم است اما خدمت به جمهوري اسلامي ، توفيق الهي است .

اي جوانان با ايمان ! نكند در رختخواب و بستر ذلت بميريد كه حسين(ع) در ميدان نبرد شهيد شد . اي جوانان ! مبادا در غفلت بميريد كه علي(ع) در محراب عبادت به دست منافقين زمان خود شهيد شد . مبادا در حال بي تفاوتي بميريد كه علي اكبر حسين(ع) در راه هدف و امام زمان خود شهيد شد . زياد فكر نكنيد كه اگر من رفتم در جبهه و شهيد شوم زندگي چه مي شود ؛ زن چه مي شود ، فرزند چه مي شود، مال اموال چه مي شود . برادرم ، يارانم ! كار خوب ، زياد فكر لازم ندارد بايد زود تصميم گرفت . بايد از آرمان و هدف دفاع كرد . بايد از ناموس اسلام دفاع كرد . نبايد به زندگي دنيا فكر كرد . بايد به سعادت و شرف فكر كنيد .

اگر عده اي از بهترين جوانان و پيرمردان ما در اين راه و اين جنگ شهيد
نمي شدند، حالا اين عظمت و اين شرف كه ملت ايران كسب كرده است كجا بود؟ به خدا اگر ايثار اين عزيزان نبود ، از اسلام خبري نبود .

اي مادران با ايمان و اي پيروان زهراي 18 ساله ! مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگيري كنيد كه فردا در محضر خدا و در روز حساب نمي توانيد جواب زهرا(س) و و دخترش زينب سلام الله عليه را بدهيد . زينب(س) تحمل 72 تن شهيد را نمود و داغ دو فرزند كوچك را تحمل كرد و خم به ابرو نياورد و آن مأموريت كه اسلام بر دوش او گذاشته بود انجام داد .

بايد مانند مادر وهب و همسر وهب فكر كنيد . در شب اول زفاف آمد و از امام زمان خود دفاع كرد . بياييد مثل خاندان وهب جوانانتان  را به جبهه هاي نبرد بفرستيد و حتي جسد او را هم تحويل نگيريد زيرا مادر وهب فرمود سري را كه در راه خدا دادم پس نمي گيرم .

برادران و خواهران ! از ياد خدا غافل نشويد . هميشه استغفار و دعا كنيد كه بهترين درمان ها براي تسكين قلب و دردهاست و هميشه به ياد خدا باشيد و در راه او قدم برداريد و هرگز دشمنان بين شما تفرقه نيندازند و شما را از روحانيت متعهد جدا نكنند كه سعادت شما و همة مسلمين از روحانيت است و اگر چنين كردند روز بدبختي مسلمانان و روز جشن و شادي ابرقدرت هاست .

حضورتان را در صحنه ها نگهداريد و در جبهه هاحضور پيدا كنيد و بر عليه مزدوران شرق و غرب بجنگيد و حضورتان را در جبهه ها ثابت نگه داريد . در خط امام بيشتر دقيق شويد و سعي كنيد عظمت او را بيابيد و خود را تسليم او سازيد و صداقت و اخلاص خود را همچنان حفظ كنيد .

اگر توفيق شهادت نصيبم گشت ، آنان كه پيرو خط سرخ امام خميني نيستند و به ولايت او اعتقاد ندارند بر من نگريند و بر جنازة من حاضر نشوند اما باشد كه دماء شهدا ، آنان را نيز متحول سازد و به رحمت الهي نزديك كند ، ان شاءالله .

سلام مرا به رهبر عزيزم برسانيد و بگوييد تا آخرين قطرة خونم سنگر اسلام را ترك نخواهم كـرد . با خداوند پيمان مي بندم كه در تمام عاشوراها و در تمام كربلاها با حسين(ع) همراه باشم و سنگر او را خالي نكنم تا هنگامي كه همة احكام اسلام در زير پرچم اسلام امام زمان(عج) به اجرا در آيد .

سپاس پروردگار يكتا را كه ابتداي كار مرا سعادت و پايان كار مرا شهادت قرار داد . و سلام گرم خود را به برادران فداكار بسيج و پاسداران انقلاب اسلامي و سربازان قهرمان ايران اهدا نموده و از آنها خواستارم كه در راه خدمت به اسلام و تداوم انقلاب كماكان كمال خدمت را داشته باشند و اسلام عزيز را به نحو احسن پاسداري نموده همانطور كه تا كنون نموده ايد . اميدوارم خداوند شما را توفيق بيشتر عطا نمايد و همچنان پيروز و سربلند باشيد ، ان شاءالله .

ملت بزرگوار ايران ! نداي امام امت را همانطور كه تا كنون پذيرفته ايد اين بار نيز در اين طرح لبيك يا امام شركت كنيد و خود را در اين دژ محكم قرار دهيد . اينجانب افتخار دارم كه در اين طرح مقدس شركت كردم و يكي از اعضاي اين طرح بودم . اميدوارم با اين طرح لبيك يا امام ، قدس عزيز آزاد شود و ملت ما با امام خميني در مسجدالاقصي نماز بخوانند و اسرائيل غاصب نابود شود و فلسطيني هاي مظلوم و آواره ، به وطن خود بازگردند و زندگي خود را در سرزمين آباء و اجدادي خود شروع كنند و از آن وضع فلاكت بار كه الآن دارند نجات يابند ، ان شاءالله .

ننگ بر افرادي ننگ بر افرادي كه اشك كودكان آوارة فلسطين را مي بينند و از خود حركت نشان نمي دهند . هر انسان با وجداني احساس درد در مقابل اين همه ظلم مي كند اما اين كشورهاي مزدور به ظاهر مسلمان عرب ، كه در واقع نوكران حلقه به گوش شرق و غرب هستند،نه غيرت و نه وجدان دارند . اصلاً انگار مرده اند. به ظاهر مانند زنده ها راه مي روند اما در واقع مرده اند و هيچ اراده و حركتي ندارند.

شما ملت بزرگ و غيرتمند ايران نبايد به اميد اين مزدوران از خدا بي خبر باشيد. بايد خود با كمك خداوند بعد از فتح كربلا و نجف راهي قدس عزيز شويد و اين مزدوران آمريكا را به زباله دان تاريخ اندازيد .

خدا را بارها شكر مي كنم كه چنين رهبري و چنين ملتي و چنين كشوري به ما عطـا نموده و از اين سرافرازي ها بايد هر لحظه لحظه خدا را شكر كنيد . الآن در جبهه خوب مشاهده مي شود كه لشكر ها و تيپ ها دارنـد از حريم اسلام عزيز دفاع مي‌‌كنند. اگر در زمان رسول اكرم(ص) و ائمة اطهار(ع) نيرو كم بود و در خيلي از موقع‌‌ها نيرو و يـاور نداشتند ؛ در زمان حضرت علي (ع) كه 25 سال در خانه نشست و كسي نبود كه غمخوار علي(ع) باشد ، از تنهايي مي رفت نيمه هاي شب رازش را با چاه مي گفت.امروز مي بينيم لشكر علي بن ابي طالب(ع) در جبهه حماسه مي آفريند و يا تيپ امام حسن(ع) ، لشگرهاي قدس ، تيپ سيدالشهدا(ع) ، لشگر محمد رسول‌‌الله‌‌(ص) و لشگرهاي ديگر كـه از لطف خداوند خيلي زياد است ، اينها همه ، ماية اميد و دلگرمي در آينده براي اسلام و جمهوري اسلامي و همچنين مستضعفان جهان است . بايد ان شاءالله هر چه  بيشتر اين لشگرها تقويت شود تا حكومت اسلامي در جهان امروزي گسترش يابد و سرتاسر جهان ، قانون الهي باشد و زمينة حكومت جهاني حضرت مهدي(عج) فراهم شود ان شاءالله .

بايد شما ان شـاءالله زحمت و رنج اين جنگ را تحمل كنيد تا نسل آينده برسد و اين جمهوري اسلامـي كـه بهاي سنگين داده شده است ، به دست نسل آينده بسپاريد ، ان شاءالله .

به اميد پيروزي لشگريان حق بر لشگريان كفر شيطاني در سرتاسر جهان و به اميد طول عمر امام عزيزمان و به اميد ظهور حضرت صاحب زمان (عج) در همين زمان از همگي التماس دعا دارم و از همگي دوستان حلاليت مي طلبم . اميدوارم به خاطر خدا از من راضي شويد و بدي هاي ما را ناديده بگيريد .

سرباز كوچك اسلام  حسن مماوي            15/12/62

و چند كلمه به پدر و مادر بزرگوارم .

از شما چه بگويم ؟ از مهر و محبت شما بنويسم و يا از ايمان و عشق به مكتب و امام و كشور و جمهوري  اسلامي ؟ شما در حقيقت همچون خانواده هاي ديگر شهدا دين خود را به اسلام و مكتب حياتبخش اسلام ادا نموديد . اگر قدر اين نعمت را بدانيد بايد بدانيد كه من به سهم خودم از شما والدين بزرگوار خود كمال تشكر را دارم و ممنون شما هستم كه در اين مدت مرا خوب تربيت كرديد و در همة دوران زندگي ، مرا ياري نموديد و از رفتن به جبهه هاي نور عليه ظلمت جلوگيري نكرديد .

پدر و مادر گرامي ! اگر خداوند لطف كرد و اين بندة حقيررا به درجة رفيع شهادت رسانيد بايد افتخار كنيد كه فرزند شما را ، خداوند به بزرگ ترين بها از شما خريداري كرده است و بدانيد كه من به آرزوي خود كه شهادت في سبيل الله بود رسيدم . بعد از شهادت من شما بايد مقاوم تر باشيد . ابراهيم وار ، اسماعيلهاي خود را بـه قربانگاه ببريد و در راه خدا قرباني كنيد . بايد در راه خداوند بهترين سرماية خود را فدا كنيد . بعد از مرگ من گريه و ناراحتي نكنيد كه دشمن شاد شود و در شهادت من لباس سياه نپوشيد و شيريني پخش كنيد و به همديگر تبريك بگوييد و شادي كنيد چون در شهادت ، بايد انسان خوشحال باشد و از خوشحالي شما خداوند هم خوشحال مي شود .

هر وقت ديديد كسي در حين معصيت و گناه مي ميرد بايد بر او گريه كرد . آن كه در راه خدا كشته مي شود انسان است و آن كه در راه شيطان كشته مي شود انسان است پس شما خودتان قضاوت كنيد كه بايد به كدام فرد گريست ؟

مرگ هست . بايد بميريم . خداوند تبارك و تعالي در قرآن كريم فرمود شما را از دنيا مي برم … يكي يكي بايد از اين دنياي فاني برويم . هر كسي در راهي كه قسمت باشد حركت مي كند و هجرت مي كند . پس زهي سعادت كه در اين راه برويم و شما هم كه سعادت فرزندتان را مي خواهيد بدانيد كه سعادتي از اين بالاتر نيست . از شما خواهشي كه دارم اين است كه از من كاملاً راضي باشيد و از خداوند طلب مغفرت كنيد . اميدوارم خداوند از شما راضي شود ، ان شاءالله.

پدر و مادر گرامي ! شما هر خوبي داريد به فرزندانم انجام دهيد و آنها را خوب تربيت كنيد و امام امت را خوب برايشان معرفي كنيد و از كوچكي نماز يادشان دهيد و تا حد امكان به مدرسه بفرستيد . هر چند كه از اين حرف ها خجالت مي كشم چون همه اش مزاحمت است اما بدانيد مزدش مزد خداوند محفوظ است …

پدر و مادر عزيزم ! همسر خيلي خيلي زن با ايمان و زحمت كشي است و در اين چند سال براي من زياد زحمت كشيده است و فرزندانم را به تنهايي بزرگ كرده است . از اول زندگي در خانه تنها بوده است و از نظر من زني پاكدامن و با ايمان و خداشناس است . در طول زندگي چند ساله ، اين فردي همعقيده در زمينة كارهاي مبارزاتي بوده است . اينجانب از ايشان كاملاً راضي هستم . اميدوارم همانطوري كه من از ايشان راضي هستم خداوند هم راضي باشد . اميدوارم در آينده هم زندگي انتخاب كند كه براي اسلام مفيد باشد … اميدوارم كه خداوند تبارك و تعالي به شما توفيق بيشتر بدهد تا در كوشش ، خدماتتان و ايمانتان سرافراز باشيد .

اما چند كلمه به فرزندانم :

فرزندان عزيزم ! اول از درگاه خداوند تبارك و تعالي براي شما سعادت و خوشبختي آرزو دارم . اميدوارم اگر پدر شما زود از خدمت رفت ، خداوند خودش با شما باشد. فرزندان عزيزم! شما بدانيدكه پدر شما يكي از بندگان حقير خداوند بود كه در اين مقطع از زمان زندگي مي كرد و در اين زمان فردي از تبار ابراهيم (ع) و از فرزندان پاك فاطمة زهرا(س) ، خميني روح الله با حركت پيامبرگونة خود، اينچنين انقلاب اسلامي را به وجود آورد و ما را از گمراهي و تباهي نجات داد و به سعادت بزرگي رهبري كردند .

وقتي دشمنان اسلام و انقلاب اسلامي ديدند كه در ايران ، اسلام حقيقي دارد پا مي گيرد از هر طرف آمدند و متحد شدند كه با خيال خودشان اين نور را در همان اول روشنايي خاموش كنند . از هر دري زدند اما نتوانستند به اهداف شوم خود برسند تا اين كه مزدوري از دست نشاندگان خود را به نام صدام افلقي واداشتند به مرزهاي كشور اسلامي ايران حمله كند . صدام با خيال خام خود با چند لشگر مجهز از ارتش مزدور خود حمله كرد با هماهنگي منافقين داخلي ، در رأس آنها بني صدر و ليبرال ها و نهضت آزادي ، منافقين خلق ، همه دست به دست داده و دشمن اسلام را راهنمايي كردند تا چند شهر ما را تصرف كردند و بعد با پيام امام امت ، مردم رفتند جبهه و جلو دشمن را سـد كردند و بعد از مدت كوتاه دشمن بعثي را بيرون كردند و قدرت اسلام را در جهان به نمايش گذاشتند .

فرزندان عزيزم ! بدانيد از لطف خداوندي كه به اين بندة حقير خود داده بود ، پدر شما را هم در كنار رزمندگان جا داده بود و در جوار رحمت حق ، چند مدتي در سنگرهاي سراسر حماسه و ايثار رزمندگان بود . شما بدانيد كه در جبهه رفتنم كسي مرا مجبور نكرد . اگر خواسته بودم مي توانستم نروم اما هر مسلمان بايد فكر كند و راه خود را انتخاب كند و نفع و ضرر خود را بسنجد .

با توكل به خداوند و كمك گرفتن از رهبران راستين مكتب اسلام ديدم راه سعادت و خوشبختي در همين رفتن به مرزهاي كشور است و جهاد في سبيل الله و هجرت در راه خدا است پس بدانيد من به نظر خودم راهم را خوب انتخاب كردم و شما را هم به اين راه كه راه خدا و اوليا و پيامبران خدا است دعوت مي كنم اما خداوند ، انسان را آزاد خلق كرده است و در تصميم آزاد است . شما آزاديد هر راه را انتخاب كنيد اما اگر از پدر دلسوز خود بپرسيد ، مي گويم مكتب اسلام و راه پيامبر اسـلام(ص) و رهـروان پاك و مطهـرش و در همين زمان ، فرزند بزرگوار و برومندشان حضرت امام خميني ، پرچم اسلام را به دوش كشيده است . از او با جان و دل پيروي كنيد تا به سعادت دنيا و آخرت برسيد و از اول كوچكي راه خدا برويد تا به سعادت برسيد .

اميدوارم با توفيق حق ، شما فرزندان خوبي براي اسلام و جمهوري اسلامي باشيد و پيام رسان خون هاي پاك شهيدان به خون غلتيده در طول زندگي پربار خود باشيد و در سنگر علم و دانش كوشش كنيد و به مدرسه برويد و درس بخوانيد اما درسي كه اسلام خريدار آن است و با دوستان خوبي رفاقت كنيد كه رفيق است كه انسان را به خدا نزديك و يا دور مي كند .

شما را زياد سفارش مي كنم در اين امر مهم ؛ با افراد با معرفت و خدا شناس رفت و آمد كنيد . از پدربزرگ ها و مادر بزرگ ها و همچنين مادر مهربان خودتان اطاعت كنيد و حرف بزرگ تر ها را خوب گوش بدهيد و در مطالعات خود كوشش كنيد . از كتاب هاي استاد مطهري و آيت الله دستغيب بخوانيد و در نماز خواندنتان سعي كنيد در مسجد بخوانيد . از خداوند براي شما آرزوي موفقيت و آرزوي پيروزي و سربلندي دارم …

در پايان ، خدايا خدايا تا انقلاب مهدي(عج) خميني را نگهدار

التماس دعا        حسن مماوي         13/1/1363

***

وصيتنامة شمارة   7

اينجانب حسن مماوي … آمادة رفتن به عمليات هستم . در حدود يك ماه است كه آموزش شنا و قايق سواري مي بينم و امروز كه 14/12/63 مي باشد ، آمادة عمليات مي شويم . عمليات آبي است . اميدوارم به پيروزي اسلام منجر شود .

پدر و مادر عزيزم و برادرانم و خواهرانم ! همسرم و فرزندانم ! قومان و خويشان من برای رضای خدا رفتم به جبهه. اگر در اين عمليات به درجة شهادت نايل شدم مرا حلال فرماييد و هر بدي كه ديديد از من ، براي خدا ببخشيد . اميد است اسـلام سرلوحة زندگي همة شما باشد . از امام و روحانيت خط امام جدا نشويد. همة شما را به خداوند بزرگ مي سپارم .                    خداحافظ         حسن مماوي    14/12/63

انسان متعهد بايد تصميم نهايي خود را اتخاذ كند . يا درجة والاي شهادت ، يا ذلّت و خواري . من به عنوان يك مسلمان ، شهادت در راه خدا را انتخاب كردم .

پدر عزيزم ! در راه خدا ابراهيم وار ، اسماعيل هاي خود را آماده كن ، قرباني كن . مبادا اگر فرزندت در راه الله حركت كرد و شهيد شد غمي به چهرة مردانه ات بنشيند . شادان باش و بدان كه شهادت ، يكي از افتخارات است .