نام پدر: محمدحسن
محل تولد: استان خراسان رضوی
شهرستان: کاهان خوشاب
تاریخ تولد:1344/03/05
تاریخ شهادت: 1365/11/06
محل شهادت: استان خوزستان، شهرستان/ بخش: خرمشهر، منطقه: شلمچه
سن: 21 سال
شغل: پاسدار
تحصیلات: دبیرستان
وضعیت تاهل: متاهل
تعداد شهید از یک خانواده: 1
محل گلزار: استان: خراسان رضوی، شهرستان/بخش: کاهان خوشاب،، نام گلزار: کاهان
محل تولد شهید:
عملیات منجر به شهادت:
ارگان اعزام کننده:
اسکن کنید!
محتوای توصیفی از شهید
و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون
هرگز گمان مبرید آنان که در راه خدا کشته می شوند مرده هستند
بلکه زنده هستند و در نزد خدا خود روزی می خورند .
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک که به خود آمدم اینجا که به خود باز روم |
چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم هر که آورد مرا باز برد در وطنم |
پروردگارا ! حال که در انجام مأموریتی الهی هستم تو را به یگانگی می طلبم و از تو کمک و یاری می خواهم که مرا در این راه ، محکم و استوار گردانی و تو خود شاهد هستی که من در این راه ، کورکورانه قدم برنداشته ام و از موقعی که تو را به یگانگی شناختم جرقّه ای از ایمان محمدی در قلبم فوران شد . از همه چیز گذشتم و به تو پیوستم .
شکر پروردگار بی همتا که توانستم قدمی کوچک و ناچیز در راه خودش اهدا نمایم . اکنون که به یاری پروردگار عالم توانستم گامی در راه اسلام بر دارم و از خداوند یکتا آرزومندم که مرگ مرا شهادت در راه خودش قرار دهد و مرا جزء خوبان یاری فرماید . بار پروردگارا ! صبر و ایمانی استوار به بازماندگانم عطا فرما .
اکنون که در دشت آزادگان ، دشت حماسه و خون ، دشت رهایی به سوی پروردگار مستقر می باشم و در کنار سنگرم ، این دانشکدۀ الهی ، مدرسۀ عشق و خانۀ ابدیم نشسته ام و چند کلمه وصیت خود را مرقوم می نمایم :
دوست داشتم هزار جان می داشتم و در راه خدا فدا می کردم . دلم می خواست هزار زبان می داشتم و هزار اسلحه می داشتم به دست می گرفتم و علیه مردم شیطان پرست به کار می بردم و از خدا می خواستم هزار دست می داشتم و هزار اسلحه به دست می گرفتم و به سوی دشمنان خدا و دین خدا نشانه می رفتم و بالاخره از پروردگار قادر درخواست می کنم قدرتی به من عنایت کند تا بتوانم با تمام وجود در برابر ناحق بایستم و زور را از هر که و از هر جهت باشد سرکوب کنم .
پدر عزیز و گرامیم ! اصلاً در مورد این که من چگونه به شهادت رسیدم فکرتان را مشغول نسازید و از تو می خواهم که مبادا بعد از شهادت من تزلزلی در ایمانت رخ دهد و در میان مردم افسرده خاطر باشی . باید افتخار نمایی که فرزندت در راهی به شهادت رسیده است که حسین (ع) و یارانش نیز در آن راه به شهادت رسیدند و مانند قبل در راه رفاه خانواده کوشا باش .
ای فلک مهلتم ده تا که ببینم مادرم را ر به بالینش نهم گویم کلام آخرم را
مادر عزیز ! مبادا پس از شهادت من اشک بریزی . از تو می خواهم که زینب وار عمل نمایی . و تو از دوران کودکی من زحمت ها و ناراحتی کشیده ای و مرا بزرگ نموده ای . سلامت باد . پیامم را به تو می گویم . حلالم کن ای مادر عزیز . می دانم شهادت من برای شما دشوار است چون شما می خواستید برای من حجلۀ عروسی بچینید .
پدر بزرگ و مادر بزرگ گرامیم ! شما در دوران زندگی من زحمت های زیادی کشیده اید و مرا از سختی ها نجات بخشیده اید و از خداوند متعال می خواهم که اجر این زحمات شما را چندین برابر نماید . بعد از شهادت من اگر ناراحتی برایتان پیش آمد امام زمان (عج) را یاد کنید تا باعث آرامی … دل هایتان گردد .
برادرانم ! مبادا بعد از شهادت من اسلحه ام بر روی زمین بیافتد . اسلحه را برداشته و با دشمنان اسلام به ستیز برخیزید .
هموطنان عزیزم ! وحدت و یکپارچگی خود را حفظ نمایید تا دشمن نتواند در بین شما تفرقه ایجاد نماید . در هر کجا که هستید خدا را فراموش نکنید و از شما
می خواهم اگر چنانچه از این جانب حقیر ، بدی دیده اید و یک موقعی خدای ناکرده از طرف من ظلمی به شما شده است مرا ببخشید .
بار خدایا ! من در این مدت عمرم گناهان زیادی نموده ام و به درگاه تو پناه آورده ام و از تو می خواهم مرا بیامرزی و مرا مورد عفو و بخشش قرار ده .
در پایان از ملت غیور ایران خاضعانه می خواهم که به دعاهای خود ادامه دهند که این دعاهای شما ملت است که رزمندگان اسلام را یاری می کند .
والسلام . وصیتنامۀ براتعلی حسن زاده
محتوای دیداری از شهید
با کلیک بر روی هر عکس می توانید عکس را در نمای بزرگتر مشاهده نمایید.
عکس گلزار شهید
با کلیک بر روی هر عکس به نرم افزار نمایه سازی متصل شده و اطلاعات کامل عکس را در آنجا مشاهده خواهید کرد.