وصیتنامه شماره 1
یا زهرای مرضیه
با سلام به پیشگاه ولیعصر(عج) و سلام بر نایب بر حقش خمینی عزیزمان و سلام بر تمامی عزیزان که در راه این انقلاب پرشکوه که با خون شهیدان صدر اسلام تا کربلای ایران گام برمی دارند و تا بتوانند ضربة دیگر به کافران که از زمان سردار شهیدان ، امام حسین(ع) بوده اند و می خواستند به هر نوعی که شده اسلام و دین را نابود کنند و نتوانستند و حالا که این اسلام به دست نایب سالار شهیدان ، امام حسین(ع) که می خواستند به اسلام ضربه بزنند ، می خواست ضربه بزند ولی فکر این را نکرده بود که این کشور اسلام چه مادرانی فرزندان خود را به دامان بزرگ می کنند تا پیرو خط امام عزیزشان باشند . از زمان پیغمبر(ص) گرفته تا به حال که زمان نایب او است .
بله مادر و پدر گرامی ام ! شما باید به خود ببالید که من را بزرگ کردید تا بتوانم یکی از یاران امام حسین(ع) باشم . باید به خود ببالید که فرزند عزیزتان را در راه خدا دادید . باید به خود ببالید که خانواده شهید هستید زیرا شهید نمرده است ، او زنده است و به کردار شما نظر دارد .
مادرم و پدر گرامی ام ! تنها دو خواسته از شما دارم . اولین خواسته ام این است که بعد از مرگ من هرگز گریه نکنید چون امکان دارد مادرم ! صدای گرمت را نامحرمی بشنود و همچنان ضد انقلابی از گریه تو سوءاستفاده کند . هرگز به ضد انقلاب اجازه ندهید که با گریه کردن شما شاد شوند و بعد از شهید شدن من ، از بهترین لباس هایتان را بر تن کنید و از بهترین عطرها استفاده کنید و همیشه گوش به فرمان امام باشد و به فرمان او لبیک بگویید چون او نایب پیغمبر ما است .
روزهای جمعه به نماز جمعه بروید و به نماز جماعت زیاد بروید و معلولین و مجروحین و برای پیروزی رزمندگان دعا کنید و دوم خواستة من این است که بعد از من به همسر و فرزندانم مهربانی کنید …
دیگر عرضی ندارم جز سلامتی امام عزیزمان و پیروزی رزمندگان اسلام .
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی(عج) خمینی را نگهدار
… پدر و مادرم و همسرم و فرزندانم و برادرانم و خواهرانم ! والسلام و از شما تشکر می کنم و باید مرا ببخشید . خداحافظ
فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین …
وصیتنامه شماره 2
بسم الله و به نستعین و جاهدوا فی سبیل الله
با سلام به پیشگاه ولیعصر(عج) و سلام به نایب بر حقش خمینی عزیزمان و سلام به تمامی عزیزان که در راه این انقلاب پرشکوه که با خون شهیدان صدر اسلام تا کربلای ایران گام برمی دارند .
خدمت با شرافت پدر و مادرم و همسرم و دیگران سلام عرض می کنم . همة شما مثل خاندان وهب جوانانتان را به جبهه های نبرد بفرستید و حتی جسد او را هم تحویل نگیرید زیرا مادر وهب فرمود سری را که در راه خدا دادم پس نمی گیرم .
ای مردم ! مهار نفس اماره را عنان گیرید که مانند شتری است که بار گرانی دارد ، اگر عنان آن را رها کنید دیگر به دست شما چیزی نیست . راه عدل و حقیقت را بپیمایید تا در آغوش موفقیت پیش روید .
ای مردم ! پنبة غفلت را از گوش بدر آرید و به یاد مرگ افتید . ای مردم ! به تقوا و پرهیزگاری چنگ بزنید و از خدا بترسید که ترس از خدا و پرهیز از منهیات ، حبل ممدود و ریسمان محکمی است که یک سر آن به دست قدرت الهی و سر دیگر آن در میان خلایق است .
ای بندگان خدا ! رعایت چیزی را در دنیا کنید که در آخرت به درد شما بخورد. پرهیزکاران به دنیا ارزشی نمی دهند و دنیا خواهان آن را بزرگ می شمارند.
والسلام
