وصیتنامه شماره 1
با عرض درود و سلام فراوان بر امام زمان (عج) و نایب برحقش امام خمینی و با عرض درود و سلام فراوان برشهیدان راه اسلام که جان خود را در راه اسلام فدا کردند و با عرض سلام بر مجروحین ، اسرا و مفقودین و معلولین و امیدوارم که درپناه خداوند حفظ گردید .
… هدف من از آمدن به جبهه ، حفظ کشور و دفاع از ناموسم است و به دستور رهبر انقلاب اسلامی ، امام خمینی به جبهه حق علیه باطل نایل آمدم و امیدوارم مانند شهیدان دیگر راه آنها را ادامه دهم و تا آخرین قطره خونم از پای ننشینم .
من از پدر و مادرم می خواهم که اگر من به شهادت نایل آمدم هرگز گریه نکنند زیرا دشمنانمان خوشحال می شوند. شما باید هنگام مرگ من خوشحال باشید تا دشمن از روحیه شما کمرش بشکند .واز پدر و مادرم و دیگر اقوام و خویشان و دوستان ! اگر از من بدی دیدند به بزرگواری خودشان باید ببخشند و از کلیه اقوام و دوستان می خواهم که به جبهه بروند و امام امت را همانطوری که تنها نگذاشته اند از این به بعد هم تنها نگذارند .
خدایا! این بدن ناچیز را در راه قرآن و اسلام فدا می کنم و هرگز دست از اسلام و قرآن برنمی دارم و تا آخرین قطره خون خود می جنگم و امیدوارم به پیروزی نزدیک تر شویم . خداحافظ
ابراهیم اروجی … 20/5/66
وصیتنامه شماره 2
… با عرض سلام خدمت خانواده ام . پس از سلام ، من وصیتنامه ام را شروع می کنم . من از پدر و مادرم می خواهم که برای من گریه نکنید که دشمنان خوشحال می شوند .
مادرم ! باید تو با مقاومت خود مشت محکمی بردهان صدام و ابرقدرت ها بزنی و شما مبادا پس از مرگ من گریه کنید و همچنین می خواهم که برادرانم راه مرا ادامه دهند تا برکفر جهانی سیلی محکم بزنیم .
خدایا! نیروی من را قوی کن تا بتوانم در راه تو ایثارگری کنم . بارالهی ! اگر دین محمد (ص) با کشته شدن من پایدار می شود پس ای شمشیرها مرا دریابید .
ای امت حزب الله ، ای شما که انقلاب کرده اید و به ندای حسین زمان لبیک گفته اید! صف رزمندگان اسلام را پرکنید و مبادا امام را تنها بگذارید . مبادا مثل مردم کوفه کنید که حسین بن علی (ع) را تنها گذاشتند . امیدوارم پس از شهادت ما راه خونین حسین (ع) را ادامه دهید .
والسلام 28/8/1366
