اکبر ابراهیمی کودک هفت ساله رحیم که دستهای کوچکش را به دار قالی می سپرد و رقص انگشتهای ریزش روی تار و پود گل می بافت نقش میزد نمی دانم چندمین فرزند رحیم بود تولدش را هفدهم مرداد ماه سال ۱۳۴۳ نوشته اند. اکبر نتوانست مثل دیگر همسال هایش پشت نیمکت کلاس اول دبستان بنشیند و در آن دوران کمک خرج خانواده بود به جای نوشتن نقطه نقطه روی دار قالی گره می زد اهل نیشابور بود. شبانه درس میخواند و تا پنجم ابتدایی ادامه داد. ۱۹ سال داشت که دختر خاله اش را به همسری انتخاب کرد.
یک روز هم لباس دفاع پوشید و آماده خدمت مقدس سربازی شد. در پادگان عجب شیر دوران آموزش را گذراند و بعد به لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه رفت. همراه عده ای از همرزمانش از لشکر ۸۱ زرهی در میمک مستقر بود. صاحب فرزند شده بود پسر چهار ماه ای که «ابوالفضل» صدایش می زد.
سال ۱۳۶۴ بود انفجار مین دستی کشید بر بهار جوانی اکبر ابراهیمی اکبر مجروح شده بود صدای انفجار که تمام شد این را فهمیده بودند. اگبر را آوردند بیمارستان صحرایی و در آنجا بستری شد. منطقه هلاله سیمگ بود. حدود ده ماه از خدیمت اکبر می گذشت. شدت جراحات زیاد بود و بیست و هفتمین روز خرداد ماه سال 1364 اکبر ابراهیمی پس از سه روز بستری بودن در بیمارستان صحرایی به فیض عظیم شهادت رسید و دعوت حق را آنچنان که آرزو داشت لبیک گفت.