نام نقل کننده خاطره: همسر شهید ابراهیم حاجی بیگیلو
تاریخ خاطره:
محل وقوع خاطره: نیشابور
شهدای یاد شده در این خاطره:
عملیات های یاد شده در این خاطره:
توضیحات خاطره
اطلاعات جغرافیایی
اطلاعات نظامی
اطلاعات عملیات
توضیحات خاطره
یک شب خواب دیدم که ایشان به خانه آمده سرکوچه ایستاده است.و به خانه نمی آید .گفتم بیا می خواهیم گوسفند قربانی کنیم گفتم : چرا بدنت خونی است. دستم را بالا بردم که به سرم بزنم. دست مرا گرفت و گفت تو باید صبور باشی، گفتم فکر نکن چون زخمی هستی تو را نمی خواهم و در همان لحظه از خواب بیدار شدم