او تازه از جبهه آمده بود که در خیابان شهیدی را تشییع میکردند بلافاصله خود را برای رفتن به جبهه مهیا کرد. به او گفتم «تازه آمده ای گفت ما پیش شهدا مدیونیم خجالت میکشم که من توی خیابان راه بروم و این شهدا بر روی دوش مردم تشییع شوند. سرش را پایین انداخت و گفت من واقعا از شهدا خجالت می کشم