همسر شهید فاطمه حاجى بیگلو به نقل از خود شهیدمىگوید
یک شب در خطّ مقدّم جبهه در حال نماز شب خواندن بودم که فرداى آن روز عملیّات داشتیم. در سنگر مشغول نماز شب بودم که ناگهان پرده سنگر کنار رفت و آقایى با لباس شخصى وارد سنگر شد و به من گفت: شما از صبح خسته شدید، برایتان چایى بیاورم؟ من در حال نماز بودم بعد از مدّتى که به خود آمدم، فهمیدم که در این مکان کسى که با لباس شخصى نمىتواند باشد؟!»