نام پدر: غلامرضا
محل تولد: استان خراسان رضوی
شهرستان: تولای کوهسرخ
تاریخ تولد:1348/03/04
تاریخ شهادت: 1365/03/03
محل شهادت: استان ایلام، شهرستان/ بخش: مهران، منطقه: مهران
سن: 17 سال
شغل: دانش آموز
تحصیلات: دبیرستان
وضعیت تاهل: مجرد
تعداد شهید از یک خانواده: 1
اسکن کنید!
محتوای توصیفی از شهید
چهارم خرداد ،1348 در روســتاي تولا از توابع شهرستان كاشمر ديده به جهان گشــود. پدرش غالمرضا، مرغداري داشت و مادرش را فاطمه مي ناميدند. تا پايان دوره متوســطه در رشته تجربي درس خواند و ديپلم گرفت. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. ســي و يكم ارديبهشت ،1365 با سمت بيسيم چي در مهران توسط نيروهاي عراقي بر اثر اصابت تركش به سر، شهيد شد. مزار او در بهشت فضل شهرستان نيشابور واقع است.
وصیتنامه شماره 1
با درود و سلام به روان پاک حضرت پیغمبر، محمد مصطفی (ص) که بشر را به سوی سعادت و خوشبختی هدایت کرد و با درود به پیشگاه مقدس آقا امام زمان (عج) و نایب برحقش امام امت ، خمینی بت شکن و با سلام به ارواح پاک و مقدس شهدای راه اسلام و با سلام به تمام کفر ستیزان اسلام .
ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه
یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون ذلک هو الفوز العظیم .
همانا خداوند جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده است و آنها که در راه خدا جهاد می کنند و می کشند یا کشته می شوند این خود سعادت و پیروزی عظیمی است .
ای خدا! چه کنم . بنده ای هستم عاصی و خطاکار . نمی دانم چه کنم . خدایا می دانی چه می کشیم . پنداری که چون شمع ذوب می شویم . ما از مردن
نمی هراسیم اما می ترسیم که بعد از ما ایمان را سر ببرند ، اگر بسوزیم روشنایی
می رود . از یک سو باید بمانیم تا شهید آینده شویم و از یک سو باید شهید شویم تا آینده بماند هم امروز باید شهید شویم تا فردا بماند ، هم باید بمانیم تا فردا شهید نشود . عجب دردی ! چه می شد امروز شهید می شدیم و فردا زنده می شدیم تا باز دوباره شهید شویم .
آری همه یاران رفتند درحالی که به فکر فردا بودند ولی ای خدا! باز هم تو رحیمی ، تو غفوری . به تو و ائمه اطهار(س) متوسل می شوم .ای معبودا یاری ام
کن . ای خدا ! تو خود می دانی که من فقط برای شهادت نیامندم بلکه برای پیروزی اسلام و تحقق یافتن ارزش های الهی و آسمانی به جبهه آمدم و اگر سعادت شهادت نصیبم شد با کمال میل پذیرا هستم و به این مرگ افتخار می کنم .
پدرجان ! نمی توانم در رابطه با شما لب به سخن بگشایم چرا که ازهمان اول بنده خودم شاهد بودم که با رنج و زحمت فراوان بنده را بزرگ کردید . می دانم در طول زندگی با مشکلات فراوان روبرو شدید ولی با اتکای به خدا و ائمه معصومین (ع) و با ایمان راسخی که به خدا داشتید توانستید با آسانی همه مشکلات را حل نمایید و می دانم در طول این چند سال هیچ موقع نتوانستم با آسانی همه مشکلات را حل نمایید و می دانم در طول این چند سال هیچ موقع نتوانستم رضایت کامل شما را جلب نمایم . پدرجان ! از شما خواهش می کنم که اشتباهات مرا به بزرگواری خودتان ببخشید .
و شما ای مادرجان ! دو سال شیره جانتان را به بنده خوراندید و شب ها برای بنده و شب ها برای بنده لحظه ای نیارامیدید و با زحمت فراوان مرا بزرگ نمودید به امید آن که وقتی بزرگ شوم به یاری شما بشتابم ولی مادرجان ! شما خود شاهد موقعیت اسلام و جامعه اسلامی ایران می باشید . امر خدا و حضرت مهدی (عج) و فاطمه زهرا (س) را بر خواسته دل شما ترجیح می دهم و از شما خواهش می کنم که خطایای مرا به بزرگی خود ببخشید و از شما ممنون و سپاسگزارم که براحساسات مادری خود غالب هستید .
مادرجان ! در عزای من نگریید زیرا با اولین قطره اشک شما ، دشمنان و ضد انقلابیون شاد می شوند و همانند کوهی استوار باشید وهمیشه و در همه حال صبر و تقوی پیشه کنید . هرگاه به فکر من افتادید صحنه کربلا را به یاد بیاورید که خود آقا اباعبدالله (ع) را شهید کردند ، 72 تن از اصحابش را شهید کردند و بعد از آن هم خیمه های آنان را به آتش کشیدند و زن و فرزند آنان را از جمله زینب (س) و سایر عزیزان را به اسارت گرفتند . من هم که به جبهه آمدم برای این بود که به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین (ع) لبیک بگویم .
… همگی در مراسم های مذهبی شرکت نمایید . خواهرانم ! حجاب اسلامی را رعایت کنید تا فاطمه زهرا (س) از شما راضی باشد . هر عملی که انجام می دهید باید خدا راضی باشد . هیچ موقع خدا را فراموش نکنید زیرا که قرآن می گوید الا بذکر الله تطمئن القلوب فقط با ذکر خداست که دل ها آرامش پیدا می کند .
هر مشکل گرفتاری برایتان پیش آمد با توکل بر خدای بزرگ آن مشکل را حل نمایید . دعاها را زیاد بخوانید برای من و خودتان از خدای بزرگ طلب استغفار نمایید . برای پیروزی اسلام دعا کنید که ان شاء الله خداوند دعای شما را مستجاب می کند زیرا خداوند می فرماید ادعونی استجب لکم .
عزیزان ! امام را تنها نگذارید زیرا با تنها گذاشتن امام دچار عذاب الهی
می شوید . به رهنمودهای امام امت گوش فرا دهید و به طور اکمل و احسن آن رهنمودها را جامه عمل بپوشانید . هیچ موقع ازروحانیت اصیل و انقلابی جدا مشوید و همیشه با روحانیون وحدت داشته باشید .
وای خانواده عزیزم ! امید دارم که با شهادت بنده ایمانتان و اعتقادتان نسبت به انقلاب و جمهوری اسلامی بیش از پیش شود و این صبر و پایداری و استقامت شما خاری است بر چشم دشمنان اسلام . از واقعه جانگداز عاشورا فراموش نکنید و همیشه برای آن حضرت و یاران باوفایش عزاداری و سینه زنی کنید . با یتیمان مهربان باشید به خصوص با فرزندان شهدا و دست نوازش بر سرشان بکشید تا ازغم پدرشان یادشان نیاید .
امت شهید پرور! از شما تقاضا دارم که وحدتتان را حفظ نمایید و فریب این ابرجنایتکاران و این دست نشاندگان آمریکا و شوروی و منافقین و این از خدا بیخبران را نخورید . ای جوانان ! مبادا در غفلت بمیرید که علی (ع) در محراب عبادت شهید شد . مبادا در حال بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین (ع) در راه حسین (ع) و با هدف شهید شد . ای مادران ! مبادا از رفتن جوانانتان به جهبه جلوگیری نمایید که فردا در محضر خدا نمی توانید جواب زینب (س) را بدهید که تحمل 72 تن شهید را نمود .
و سلام مرا به امام عزیزم برسانید و بگویید تا آخرین قطره خونم سنگر اسلام را ترک نخواهم کرد و با خدا پیمان می بندم که در تمام عاشوراها و در تمام کربلاها یا حسین (ع) همراه با شم و سنگر را خالی نکنم تا هنگامی که همه احکام اسلامی در زیرپرچم اسلامی امام زمان (عج) به اجرا درآید . عزیزان ! قدر این انقلاب را که یکی از نعمات خداوند است بدانید .
در خاتمه از تمام دوستان ، اقوام و نزدیکان طلب حلالیت می کنم و ای معلمین گرامی که بنده را در این 11 سال به سوی اسلام راهنمایی کردید از شما خیلی ممنونم و سپاسگزارم و از کلیه برادران معملمی که بنده شاگردشان بودم ، اگر از بنده خطایی دیده اند و عمل غیرقانونی انجام داده ام طلب حلالیت می کنم که مرا ببخشند .
… خدایا ! این جان ناقابل مرا که با هدف عنایت بفرما . خدایا ! اسلام و مسملین را پیروز کن . خدایا ! تمام معلولین و مجروحین جنگی را شفای عاجل عنایت بفرما . خدایا ! ظهور امام مهدی (عج) را نزدیک بگردان خدایا ! امام عزیر را تا انقلاب مهدی (عج) حتی در کنار مهدی برای امت شهید پرور نگهدار. خدایا ! از سرتقصیرات من درگذر . پدر و مادرم را از من راضی بگردان .
والسلام علیکم ورحمه الله و برکاته
تاریخ 21/4/64 ساعت 12 ظهر روز جمعه
کاتب وصیتنامه مسعود بردبار تولایی
وصیتنامه شماره 2
با سپاس فراوان به درگاه ایزد یکتا و سلام به پیشگاه یگانه منجی عالم بشریت و نایب برحقش امام امت و با سلام فراوان به تمام شهیدان اسلام .
پدرجان و مادرمهربانم ! خدای را شکر کنید که توانستید بنده را طوری تربیت کنید که به راه باطل نروم و در راه اسلام و مسلمین و مکتب قرآن و حفظ انقلاب به جهاد برخیزم . فقط خواهشی که از شما دارم هر موقع که خواستید گریه کنید برای من ، به یاد حسین (ع) و درد و رنج های زینب (س) و فاطمه زهرا (س) و سایر خانواده های شهدا باشید یعنی فقط برای بنده تنها اشک نریزید بلکه به یاد تمام شهدا و امامان اشک بریزید .
مادرجان ! شما در پیشگاه حضرت زهرا (س) روسفید هستید . پدرجان شما در پیشگاه حسین (ع) روسفید هستید . از همگی شما طلب بخشش می کنم و اگر اشتباهی ازبنده سرزده است حتماً ببخشید …
دوستان ، معلمان ، آشنایان گرامی ! سلام مرا بپذیرید و از همه شما می خواهم که بنده را ببخشید . پدرم ! مادرم ! و برادرم و خواهرانم ! از شما می خواهم که حتماً بر سر مزار بروید . گناه زیاد دارم در آنجا قرآن بخوانید و برایم طلب مغفرت کنید . پدرجان حتماً شب های جمعه اگر امکان داشت بیایید در مزارم قرآن بخوانید … اگر مفقود الجسد شدم والدینم ! ناراحت نباشید چرا که امانتی که خداوند به شما داد گرفت و شما هم پس نگرفتید .
ببخشید که خطم خراب شد چون عجله داشتیم و عازم خط بودیم .
محتوای دیداری از شهید
با کلیک بر روی هر عکس می توانید عکس را در نمای بزرگتر مشاهده نمایید.
با کلیک بر روی هر عکس به نرم افزار نمایه سازی متصل شده و اطلاعات کامل عکس را در آنجا مشاهده خواهید کرد.
اطلاعات گلزار شهید مسعود بردبارتولائی
محل گلزار: استان: خراسان رضوی
شهرستان/بخش: نیشابور، مرکزی نیشابور
نام گلزار: بهشت فضل
شماره بلوک:
شماره قطعه:
شماره ردیف:
شماره لوح: