نام پدر: محمدعلی
محل تولد: استان خراسان رضوی
شهرستان: میان جلگه
تاریخ تولد:1347/02/01
تاریخ شهادت: 1365/06/10
محل شهادت: استان کردستان عراق، شهرستان/ بخش: اربیل عراق، منطقه: حاج عمران
سن: 18 سال
شغل: کشاورزی
تحصیلات: نهضت سوادآموز
وضعیت تاهل: متاهل
تعداد شهید از یک خانواده: 1
محل گلزار: استان: خراسان رضوی، شهرستان/بخش: میان جلگه مرکزی، نام گلزار: اردمه
محل تولد شهید:
عملیات منجر به شهادت:
ارگان اعزام کننده:
اسکن کنید!
محتوای توصیفی از شهید
و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون
با سلام به پیشگاه امام زمان (عج) و نایب بر حقش امام امت و پس از اداء شهادتینم :
اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمداً رسول الله و اشهد ان علیً ولی الله
هدفم از آمدن به جبهه ، رضای خدا و ادای تکلیف است که بر دوشم می باشد و نیز یاری اسلام و قرآن می باشد چون صدام جنایتکار که حمله به میهن ما را شروع کرد قصدش این بود که علاوه بر به یغما بردن ثروت ، کشورمان را تضعیف کند تا در نتیجه اسلام و قرآن را تضعیف کند . من به ندای امام امت که ما را به رفتن به جبهه ، تزکیة نفس و روح و روانم می باشد .
خدایا ! تو گواهی که من خالصانه و فقط برای تو قدم به عرصة پیکار نهادم . خدایا ! من آرزوی زیارت ضریح سیدالشهداء(ع) را دارم . خدایا ! اگر موفق به زیارت حرم امام حسین(ع) نشدم و شهید شوم مرا بیامرز .
ای امام حسین(ع) ! اگر در آن زمان بیشتر یارانت وفا نکردند و دور تو را خالی گذاشتند هم اکنون ببین ما جوانان و فرزندان اسلام آماده ایم تا به یاری تو و فرزند تو، امام امت بشتابیم .
خدایا ! سپاس بیکران تو را که لطف کردی و به ما نعمت ولایت و رهبری دادی و به ما رهبری دلسوز و مهربان نسبت به ملت عطا کردی که ما توانستیم به وسیلة او از منجلاب گناه و ناپاکی و شهوات رهایی یابیم و عروجی عاشقانه را به سوی تو آغاز کنیم .
اکنون پیام من به دوستان و هموطنان و خویشان این است که هرگز دست از حمایت ولایت فقیه و در رأس آن امام خمینی(ره) برندارند چون در غیر این صورت مدیون خون ما شهیدان هستید . از دوستانم تقاضا دارم اگر من شهید شدم اسلحة مرا بر زمین نگذارند و ادامه دهندة راه ما شهیدان باشند .
اکنون شما پدر عزیز و مادر مهربانم باید بدانید که جان ما به دست خداوند است و بدانید که مرگ حق است و من عاقبت به دیار ابدی خواهم رفت پس چه بهتر که مرگم در راه خدا و در راه اسلام باشد و در راه آرمان های انقلاب شهید شوم . پس دلیلی ندارد که شما از شهادت من ناراحت شوید . می دانم که مرگ من باعث جریحه دار شدن قلب شما خواهد بود ولی من بهتر از علی اکبر(ع) و قاسم بن حسن(ع) و … نیستم . در سوگ من به امام حسین(ع) گریه کنید و برای من به سر و سینه مزنید و زایادی بی تابی نکنید زیرا دشمن از این عمل شما خوشحال می شود و بدانید من وقتی شهید شدم راحتی و زندگی تازة من فرا رسیده .
شهیدان آفتاب روزگارند | شقایق های فصل نوبهارند | |
پس از پایان شب های غم آلود | به صبح سبز شادی رهسپارند |
… دیگر وصیتی ندارم چون هنوز در زندگی دنیوی و زر و زیور آن غوطه ور نشده ام و امیدوارم یا زیارت قبر اباعبدالله(ع) نصیبم شود و یا شهادت . ای مادر ! اگر مرا ندیدی دیگر حلالم کن و اگر به کنار قبر اباعبدالله(ع) رفتی مرا یاد کن . پدر جان! اگر از من بدی دیدی مرا ببخش چون شاید مرا نبینی .
ای مادر عزیز ! شیر پاکت حلالم زیرا که رزمندة اسلامم . والسلام
یا زیارت یا شهادت
31/5/65