تو تصور کن بال گشودن را از میان آن چه هست به سوی
لیله السرانی که تو را تا خدا رها خواهد کرد.
شهید غلامرضا امینی در هفتمین روز از دومین ماه سال ۱۳۴۶ در شهرستان نیشابور در خانواده ای متوسط به دنیا آمد. از همان کودکی به علت معلولیت پدر بار سنگین معاش خانواده بردوش او و مادرش بود. مادر وی با سختی و مشقت بسیار به کمک اعضای خانواده غلام رضای کوچک را زیر چتر حمایت خویش گرفتند و به آن سر و سامان دادند با وجود وضعیت خاص خانواده و کار و تلاش زیاد در جهت اداره آن غلام رضای نوجوان که هر روز شاهد اعزام جوانان به سوی جبهه حق علیه باطل بود کم کم به جبهه و جو معنوی حاکم بر آن علاقه مند شد. به طوری که در سن ۱۶ سالگی برای اولین بار به عنوان بسیجی یا در کربلای جبهه نهاد در همین زمان بود که بر اثر انفجار ناشی از خمپاره دچار سوختگی شدید در ناحیه صورت شد. این تجربه به ظاهر ناخوشایند مانع از آن نشد که غلام رضا بار دیگر به جبهه برنگردد و سنگر را خالی بگذارد.
غلامرضا این بار از طریق خدمت مقدس سربازی در خدمت ارتش مقتدر جمهوری اسلامی با انگیزهای بیشتر از قبل به صف مجاهدان پیوست .ت غلام رضا امینی سرانجام در تاریخ ۱۳۶۶٫۹٫۳ در عملیات نصر ۹ بر اثر اصابت ترکش سرافرازانه جان خود را فدای ملت و رهبر نمود.
و با شهادت زود هنگامش به همگان نشان داد که حاضر است تا آخرین قطره خون در راه پاسداری از کشورش مبارزه نماید.