رضا شیرزاده در سال ۱۳۴۶ در شهرستان نیشابور به دنیا آمد. وی ضمن تحصیل در مقطع راهنمایی ، وارد بسیج دانش آموزی شد و فعالیت در این نهاد دلاور پرور را طی دوران تحصیلات دبیرستانی خود نیز ادامه داد .
رضا بعد از اتمام تحصیلات در دانشگاه شرکت کرد و پس از قبولی در تربیت معلم برای ادامه تحصیل عازم قوچان شد. او طی این مدت بارها کوشید تا به نحوی در جبهه های دفاع مقدس حضور یابد ، اما چون همواره یکی از اعضای خانواده در جبهه حضور داشته چنین اجازه ای نمی یافت
رضا که وجودی سرشار از عشق و ایمان و شیفته خدمت به مردم، بویژه مستضعفان و نیازمندان جامعه داشت و بارها از آزمون خدمتگزاری به اقشار محروم ، موفق و سرافراز بیرون آمده بود، پیوسته در صدد بود تا با حضور در میدانی وسیع تر بتواند گامی به وسعت همت خویش برداشته و ضمن گره گشایی از کار مردمی که به آنان عشق می ورزید، روح نا آرام خویش را نیز تسکین بخشد و برای نیل به چنین مهمی ، هیچ چشم انداز و مقصدی جز جبهههای نور علیه ظلمت نمی دید و احساس نمیکرد
دعای رضا ضمن ادای نمازهای جمعه و جماعتی که در تمامی آنها شرکتی فعال داشت و نیز نوافل و دعاهایی که به حضور در مراسم شان اهتمامی تام و تمام داشت، همین بود که خداوند توفیق چنین موهبتی را به او عنایت فرماید.
نیایشهای آن زاده شیر رضا شیرزاده عاقبت به هدف اجابت مقرون آمد و آن دلاور سرانجام توانست در جبهه ماروت شاهد تقدیری را که دست قادر مطلق برایش رقم زده بود، به دست گرفته و سرخوشانه راهی حجله باشکوه ملکوت گردد
فرازی از وصیت نامه شهید
من پیرو پیامبر گرامی اسلام (ص) هستم ، بزرگواری که وعده فرموده است: بجنگید که بهشت در زیر سایه همین
جهاد ، بستر سعادت دنیا و آخرت است. خوشا آنان که با احساس وظیفه در موقعیتهای حساس ، به پیروزی قرآن
جهاد ، بستر سعادت دنیا و آخرت است. خوشا آنان که با احساس وظیفه در موقعیتهای حساس ، به پیروزی قرآن
و مستضعفین اندیشیده و به این اندیشه را با اهدای خون ناقابل خود جامه عمل می پوشانند .