به علت اینکه پدر بزرگش معلم مکتب بود به همراه وی هر روز صبح از خواب بیدار میشد و در کلاس قرآن شرکت می نمود به همین خاطر این سعادت را پیدا کرد که قبل از حضور در مدرسه و از همان سنین خردسالی به طور کامل با کلام وحی آشنا گردد و آموخته هایش را چراغ راه آینده اش قرار دهد.
با شروع مدرسه در کنار درس به مطالعه می پرداخت تا حدی که توانست دوران تحصیل را تا اخذ مدرک دیپلم با موفقیت سپری نماید پس از اتمام تحصیل بلافاصله به استخدام ارتش در آمد و از آنجا که شغلش را دوست داشت ، میخواست به درجه های بالای نظامی دست یابد در همین زمان ازدواج نمود و خانواده ای مستقل تشکیل داد به خاطر عشقی که نسبت به امام داشت وی را الگوی خود قرار داد و از نظر شرعی نیز مقلد ایشان گشت.
با انگیزه حفاظت از ناموس و میهن راهی جبهه گردید و در آنجا با مسئولیت فرمانده دسته در یگان پیاده مشغول خدمت گردید. در عملیات حصر آبادان بود که از ناحیه پا دچار جراحت شد و به بیمارستان منقل گردید پس از بهبودی بلافاصله به سوی یاران مبارز خویش شتافت و این بار در عملیات والفجر ۴ در اثر موج انفجار روح پاکش را به امواج خروشان عشق سپرد و به دیدار حق تعالی شتافت.