ابوالقاسم دراول فروردین ماه 1364 درروستای حصارگل بخش مرکزی نیشابور متولد شد. وی از سن 9 سالگی کمک کار خانواده بود وقالیبافی می کرد وازهمان شروع به خواندن نماز کرد وسطح آگاهی و بینش خود را درتماس با نزدیکان درروستا ومسجد بالا برد وبا شرکت درکلاس های نهضت سواد آموزی ،خواند ن ونوشتن وقرائت قرآن را آموخت.
وی درزمان پیروزی انقلاب اسلامی حدود 12 سال سن داشته با شور وهیجان پیروزی انقلاب را شاهد بود ودر ایام دهه فجر هر سال با کمک دوستانش روستا را آذین بندی می کرد وبا پخش نقل وشیرینی درمسجد،روستاییان رادرشادی پیروزی انقلاب اسلامی سهیم می کرد و شخصأ از آنان پذیرایی می کرد ولحظه ای آرام وقرار نداشت . درایجاد پایگاه بسیج روستا نقش فعالی داشت وجزء اولین اعضایش بود .
و با سن کم می گفت : می خواهم اولین شهید روستا باشم .
او درسال 1361 برادر بزرگترش احمد رادرراه دفاع از انقلاب اسلامی و دستاوردهای عظیم آن درجبهه های نورعلیه ظلمت جنگ تحمیلی از دست داد وبرادرشهیدش انگیزه اورا جهت عزیمت به جبهه چندان کرده بود ،که درسن 14 سالگی آماده اعزام به جبهه شد وحالا وقت آن بود که لباس رزم بپوشد اودوباره ازطریق بسیج به جبهه اعزام شد وحدود 6 ماه جبهه اورا آبدیده تر کرده بود.
آخرین بار ،چند روز مرخصی گرفت وفقط 3 روز درروستا ماند وبا خداحافظی ازپدرومادرش ، قصد پیوستن به سپاه را داشت ولی با مخالفت شدید خانواده اش روبرو شد.اما او تصمیم خودش را گرفته بود وپس از کسب رضایت والدینش به منطقه اعزام ویک هفته بعد درعملیات غرورآفرین والفجر 3 براثر اصابت ترکش به ناحیه جمجمه درمنطقه عملیاتی حجران شربت شهادت نوشید درحالی که 16 سال از عمر گرانبهایش می گذشت.