نام پدر: علی اکبر
محل تولد: استان خراسان رضوی
شهرستان: زبرخان
تاریخ تولد:1345/04/20
تاریخ شهادت: 1364/11/25
محل شهادت: استان خوزستان، شهرستان/ بخش: آبادان، منطقه: اروندرود
سن: 19 سال
شغل: دانش آموز
تحصیلات: راهنمایی
وضعیت تاهل: مجرد
تعداد شهید از یک خانواده: 1
محل تولد شهید:
عملیات منجر به شهادت:
ارگان اعزام کننده:
اسکن کنید!
محتوای توصیفی از شهید
بیست و پنجم خرداد 1345 در روستای چشمه خسرو بود که خانواده اسدی صاحب فرزندی شد که نامش را به احترام علمدار کربلا ،ابوالفضل نهادند . دوران کودکی اش به مکتبخانه رفت تا قران را بیاموزد و آن را سرلوحه زندگیش قرار دهد . در روستای چشمه خسرو مدرسه نبود و ابوالفضل مجبور بود با وجود مشکلات بسیار به روستای باغشن برود و درس بخواند . اما او این سختی ها را با جان ودل پذیرفت و تا کلاس سوم راهنمایی درس خواند.به شهیدان بسیارعلاقه داشت وسعی می کرد در تشییع جنازه شهیدان شرکت کند . حتی یک دفعه که در تشییع جنازه یک شهید شرکت کرده بود ، همانطور که پشت جنازه می رفته و گریه می کرده یک لنگ کفش از پایش در آمده و او هرگز نفهمیده بود. زمانی که می خواست به جبهه برود با خانواده اتمام حجت کرد و گفت :«در جبهه شهادت است ، اسارت است ،مجروحیت است .باید همه اینها را با چشم خود ببینی و طاقت آن را داشته باشی…… ». مکان عروجش شهر فاو کنار اروند رود و زمان آن سال 1364 بود. در عملیات والفجر 8 زمانی که اولین تیر به دستش اصابت می کند او استقامت می کند ولی تیر بعدی به قلبش می خورد و قبل از شهادت سه بار «یا مهدی» می گوید و به مولایش می پیوندد
و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون
با سلام و درود فراوان بر امام عصر (عج) و سلام بر رهبر بزرگ جمهوري اسلامي ايران ، امام خميني .
بنده به عنوان يك رزمنده به جبهة حق عليه باطل اعزام شدم براي اينكه خدمت به كشور و ميهنم كرده باشم . براي ياري اسلام چون خودم را مسئول خون اين شهيدان اسلام دانستم و از خداوند متعال مي خواهم كه اين خدمت ناچيز را به درگاهش قبول بفرمايد و در واحد تخريب تيپ ويژة شهدا رفتم و خدمتم را شروع كردم و اينك كه وقت ديدار با خداوند است ، وقت از جان گذشتگي و وقت ايثار است اين وصيتنامه را نوشتم .
خدمت پدر و مادرم سلام . اميدوارم كه در مرگ من گريه و ناله نكنيد چون اين مرگ من مرگي نيست كه نابود شويم بلكه مرگي است كه سرتاسر آن ، همه زندگي ابدي است و اين شهيدان را مرده ندانيد كه آنها در پيشگاه خداوند روزي مي خورند .
پدر و مادر عزيزم ! از شما خيلي تشكر مي كنم كه در رفتن من به جبهه و رسيدن به هدف مقدسم جلوگيري نكرديد و راضي شديد . اميدوارم كه اباعبدالله الحسين (ع) هم در قيامت شما را ببخشد .
پدر و مادر عزيزم ! اگر كسي از من طلب داشت بدهيد چون من در ذهنم نيست و كسي كه از من ناراحتي ديده بود ، او را راضي كنيد .
خدمت برادرانم سلام .اميدوارم كه اين نصيحت كوچك مرا قبول كنيد و هميشه در ياري كردن اسلام كوتاهي نكنيد و هميشه پيرو اسلام و از دين اسلام و قرآن به طور احسن دفاع كنيد و نمازتان را سروقت انجام دهيد و هميشه در خدمت كردن به اسلام و مسلمين وكارهاي خير كوتاهي نكنيد و جبهه ها را خالي نگذاريد .
خدمت خواهرانم سلام عليكم . اميدوارم كه در مرگ من اشك و ناله نريزيد و نكنيد و همچون زينب صبر كنيد و همچون زينب(س) دل دشمنان را به لرزه اندازيد و دشمنان اسلام را رسوا كنيد و اميدوارم كه اجرش را از زينب (ع) بگيريد . راهم را ادامه دهيد و اسلحه ام را به زمين نگذاريد .
به اميد پيروزي اسلام بر كفر جهاني در سراسر جهان و به اهتزاز در آوردن پرچم اسلام و قرآن .
برادر ابوالفضل اسدي تاريخ 21/4/64
اطلاعات گلزار شهید ابوالفضل اسدی
محل گلزار: استان: خراسان رضوی
شهرستان/بخش: زبرخان، مرکزی زبرخان
نام گلزار: قلعه وزیر
شماره بلوک:
شماره قطعه:
شماره ردیف:
شماره لوح: